به گزارش عصر امروز، بیش از ۴ ماه از امضای توافقنامه هستهای فی ما بین دولت ایران و کشورهای ۱+۵ میگذرد و در این بین نکات ابهامات بسیار زیادی از گوشه و کنار درباره این توافق، مطرح شده است. یکی از معدود افرادی که بلافاصله پس از امضای توافقنامه ژنو طی نامهای سرگشاده،به بررسی توافقنامه ژنو پرداخت، ناصر نوبری سفیر اسبق کشورمان در اتحادیه جماهیر شوروی است. او در این مدت، برای نقد توافقنامه ژنو در بسیاری از دانشگاهها سخنرانی کرده که یکی از آنها مناظره با دستیار و مشاور وزیر امور خارجه در دانشگاه صنعتی اصفهان بوده است.نوبری در این گفتوگو با بیان اینکه آغاز مشکل هستهای ایران در زمان مسئولیت همین تیم فعلی، در دولت آقای خاتمی بود، گفت: در این سالها بارها مذاکره بین طرفین صورت گرفته و در خیلی از مواقع تا نزدیکی نتیجه پیش رفته و دوباره ایست شده و توافق به هم خورده است. در این مسیر هم دولت خاتمی، هم دولت احمدینژاد و هم دولت فعلی در تلاش بودند که این مساله را حل کنند.سفیر اسبق ایران در شوروی در ادامه چرایی عدم توافق ایران و ۱+۵ را وجود واژه مبهم «رفع ابهام» در مدالیته، بازی خوردن درباره بیانیه تهران، اشتباه مذاکراتی تیم هستهای و همچنین اعلام رئیسجمهور وقت درخصوص عدم دخالت در پرونده هستهای دانست و افزود: آقای احمدینژاد دو سه سال آخر اعلام کرد که من با برنامه هستهای ایران کاری ندارم. این سخن بدان معنا است که دولت تیم هستهای را رها کرده است و دیگر پی این ماجرا را نمیگیرد. در عمل هم دولت این کار را کرد و موقعی که خانم کلینتون میچرخید و میرفت ژاپن، چین، کره و کشورها را وادار میکرد که از ایران نفت نخرند، وزیر خارجه ایران به کشورهایی همچون گابون و بورکینافاسو میرفت.نوبری با بیان اینکه در همان زمان باید دولت همین چیزی که به عنوان «اقتصاد مقاومتی» مطرح شد را اجرا میکرد، تصریح کرد: یعنی همزمان با اینکه تیم هستهای در حال مذاکرات بود و طرف غربی میخواست ما را تحریم اقتصادی بکند، فوری اقتصاد مقاومتی به عنوان مساله اضطراری عملیاتی میشد ولی دولت اصلا اعتنا نکرد که هیچ، به قدری اقتصاد را رها کرد که بیشترین خودرو پورشه و بنز وارد ایران شد. این در حالی بود که ما به دلارها و ذخایر ارزی احتیاج شدید داشتیم.وی درخصوص اظهارنظر یکی از اساتید نزدیک به دولت مبنی بر اینکه هر فرد دیگری غیر از روحانی رئیسجمهور میشد، باید توافق میکرد، گفت:به این سوال از همان زاویهای که امثال آقای سریع القلم، دیگران را مواخذه میکنند و میگویند لبو فروش و راننده تاکسی نباید درباره مذاکرات اظهارنظر کنند، جوابشان را میدهم. آقای سریعالقلم نباید در این زمینه اظهارنظر کند! زیرا این موضوع در تخصصشان نیست.این دیپلمات با سابقه کشورمان ادامه داد: هر دولتی بر سر کار میآمد، اهتمام میکرد که توافق بکند. دولت دوست دارد در تحریم نباشد و نفتش را بفروشد. دولتهای تنبل عادت دارند نفت بفرشند و دلار در جیبشان باشد و مصرف کنند. اما این توافقنامه برای گرفتن دلارهای نفتی هم ضعیف عمل میکند. ما اصلیترین جنسهای خود را دادهایم و در مقابل تمام امکاناتی که ما در گام اول دادیم، ۴.۲ میلیارد دلار از صد میلیارد دلار گرفتیم.نوبری تصریح کرد: اگر دولت در مذاکرات میخواست توازن حفظ شود، باید زمانی که اصلیترین اهرممان را میدادیم، اصلیترین جنس را هم از آنها میگرفتیم که نگرفتیم. خالی شدن دست ما باعث شده که آمریکا بگوید ایران باید یک سری تصمیمات سخت بگیرد. این یعنی چه؟ یعنی۴.۲ میلیارد دلار داده نشده، تا خط قرمز برنامه هستهای ایران تعادل دارد؛ حال اگر صد میلیارد دلار و بقیه تحریمها را بردارند، چه باید بدهیم؟«در حال حاضر آنها به دنبال توسعه امتیازخواهی در مسائلی غیر هستهای هستند و رجزخوانیاش را شروع کردند و از برنامه موشکی، منطقه، تروریزم و مسائل حقوق بشر میگویند. آنها ۴. ۲ میلیارد دلار دادند، صنعت هستهای تمام، اگر بخواهند صد میلیارد بدهند، چقدر باید بدهیم؟ این را در کفه تناسب بگذارید و بررسی کنید».وی با بیان اینکه در حال حاضر غربیها اجازه دادند برنامه شما در همین جا بماند و توسعه پیدا نکند، اظهار داشت: شما بعد یک سال، دو سال یا سه سال کار میبینید که با این میزان فعالیت، یک بیستم یک نیروگاه را نمیتوانید تامین کنید و باید بروید اورانیوم بخرید. این مقدار غنیسازی نیاز نیروگاه را تامین نمیکند، یعنی به درد صنعت هم نمیخورد؛ برای آزمایشگاه هم زیاد است. بنابراین ما خود به خود به این نتیجه میرسیم که باید کار را تعطیل کنیم.سفیر سابق ایران در شوروی تصریح کرد: من این تئوری را از حدود ۴ ماه پیش و بلافاصله بعد از توافقنامه ژنو طی نامه سرگشاده برای آقای رییس جمهور نوشتم که این آمریکاییها در لیبی چون میتوانستند، درخت هستهایشان را قطع کردند و آکبند بردند اما چون میدانند ۷۰ میلیون افکار عمومی باهوش ملت ایران با دقت مساله را پیگیری میکنند که چه میشود، نمیتوانند درخت هستهای ایران را قطع کنند، بنابراین درخت را خشک میکنند. برهمین اساس هم گفتند گام دوم دراز مدت است. در یک گام دراز مدت تمام این درخت را خشک میکنند که خودش بیفتد.«صحنه بین ما و آمریکا فقط هستهای نیست. آمریکایی از این صحنه دنبال چیزیهای دیگر هستند. ما در مساله خاورمیانه قدرت برتریم و آنها به امکانات ما احتیاج دارند که از افغانستان بیرون بیایند. در سوریه و فلسطین ما امکانات قدرتمندی داریم. پس اینطور نبوده که اینقدر وضع ما خراب بوده و وضع آنها شیک بوده که پای میز مذاکره مجبور شدیم اینگونه توافق کنیم و همه چیز را بدهیم برود».نوبری خاطرنشان کرد: اگر تیم مذاکراتی، قوی و حرفهای و با هوشیاری کامل امکانات خودش را میدانست و دست حریف را میخواند، اینطوری هول هولی و شب تا صبح با همه چیز موافقت نمیکرد. اصلا چه کسی گفته من باید شب تا صبح بنشینم و توافق کنم. این هول کردن برای این بود که ما را در کوچه تنگ بیندازند و از ما امضا بگیرند. تیم ایرانی باید میگفت که سر فرصت یک بند را با هم مذاکره میکنیم و بعد با تهران هماهنگ میکنیم و با حقوقدانان صحبت میکنیم و بعد از این سر بند بعدی میرویم.وی درباره اینکه آیا در توافقنامه براساس آنچه آقای ظریف گفت و نامه رئیسجمهور به مقام معظم رهبری، حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته شده، گفت: به روایت خود تیم هستهای، اشارهای به حق غنیسازی ایران نشده است. اول میگفتند غنی سازی ما را به رسمیت شناختند و بر همان اساس هم آقای رییسجمهور به مقام معظم رهبری نامه نوشت.سفیر اسبق کشورمان در شوروی ادامه داد: حقوقدانان آمریکایی فکر کردند که اگر در توافقنامه بیاید که ایران اورانیوم ۲۰ درصد را به ۵ درصد برساند و نصفش را اکسید کند، این معنیاش این است که تلویحا غنی سازی ۵ درصد را به رسمیت شناختهاند. اما بلافاصله یک جمله آوردند که ایران باید حجم و اندازه مواد غنی شده را با توافق دوطرف مشخص کند و نیازهای ایران بابت غنیسازی باید به توافق دو طرف برسد.نوبری با تاکید بر اینکه نیاز هستهای ایران را باید مجلس و دولت بررسی کند و بگوید که مثلا دو کارخانه و اینقدر غنی سازی میخواهیم، تصریح کرد: طبق توافقنامه شما حق ندارید حتی نیازتان را تشخیص دهید. آمریکاییها باید بگویند که چقدر نیاز دارید. این مساله صنعت هستهای را شیر بییال و کوپال و اشکم میکند.وی یکی دیگر از نکاتی را که تیم مذاکرهکننده بر روی آن تاکید دارد، بحث پرداختن به جای اجرای قطعنامههای شورای امنیت دانست و افزود: آمریکائیها دنبال این بودند که کلمه «اجرا» بیاید و اگر اینجا اجرا میگذاشتند که دیگر نیازی به این توافقنامه نبود و ما قطعنامهها را اجرا میکردیم و اتوماتیک تحریمها لغو میشد.منتقد توافقنامه ژنو ادامه داد: این جمله را هم آمریکائیها گذاشتند. من ثابت میکنم کلمه اَدرِس را آنها گذاشتند که «پرداختن به قطعنامههای شورای امنیت با نظر به اینکه ملاحظه شورای امنیت سازمان ملل در این موضوع به صورت رضایت بخش، به نتیجه برسد». زیرا آنها واژه اجرا را که نمیتواتنستند بگذارند. باید یک چیزی را بگذارند ولی در عین حال دنبال کلمهای رفتند که عملا همان مفهوم را حاصل کند. آنها دو کلمه اختراع کردند. اَدرس و پرداختن را آوردند تا ما به قطعنامهها -در گام میانی و مبهم- بپردازیم تا رضایت شورای امنیت حاصل شود. هم واژه پرداختن کلی است و هم رضایت حاصل شدن.«باید به آمریکا بگوئیم که چه کار باید بکنم تا تو رضایت بدهی؟ در گذشته که برای اعتماد گفتند تعطیل کن و حالا برای رضایت باید چه کار کنیم؟ آخرش هم میگویند همه قطعنامهها را اجرا کن تا رضایت بدهیم. چقدر قشنگ و حرفهای و بینظیر کار کردند. یعنی اصلا بهتر از این کلمه، جایگزینی برای اجرا نمیتوانستند بگذارند. پس حالا نگاه کنید».نوبری تصریح کرد: من تمام این نکات را در نامه سرگشاده به رئیس جمهور آوردم ولی آن موقع این مسائل جنبه تنوریک داشت و فضا مثبت بود و همه در حال جشن بودند. نوشتم که خلل و فرج و چاله چولههای ناجوری در قطعنامه وجود دارد ولی کسی گوشش بدهکار نبود و به این امر اهمیت نداد.