به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز دو دسته از خواص بودند که با عملکردشان باعث بی ثمر شدن تمام سوابق انقلابی خود در جریان فتنه عمیق سال ۸۸، شدند. بنا بر این گزارش یک دسته از خواص با توجه به عملکردشان کسانی بودند که خود از فتنه گران و عاملان پیاده کردن توطئه ای بودند که طرح آن مدتها قبل در خارج از کشور توسط اربابان آمریکایی و اسراییلی شان ریخته شده بود، این افراد برای مقابله با آرمانهای حضرت امام(ره) و انتقام گیری از مردم از هیچ تلاشی دریغ نکردند و در جریان فتنه، دست به هر کاری که توانستند زدند.اما دسته دوم کسانی بودند که در تقابل بین دشمنان قسم خورده اسلام ناب با نظام جمهوری اسلامی، نه تنها طرف جبهه اسلام و انقلاب اسلامی را نگرفتند که با بیتفاوتی و پیشه کردن سکوت خفتبار، کمک فراوانی را به دشمنان نظام کردند و آب در آسیاب دشمن ریختند. در این دسته که می توان گفت جرم آنها خیلی هم کمتر از دسته اول نبود متاسفانه برخی از افرادی جا می گیرند که هرچه دارند به واسطه همین انقلاب و نظام اسلامی است و تمام وجاهتشان به برکت اسلام عزیز است.نقش آل هاشمی در فتنه ۸۸صبح انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ هاشمی رفسنجانی و همسرش رأیشان را مانند همیشه در جماران به صندوق انداختند. هاشمی سر صندوق از صیانت از آرا گفت اما عفت مرعشی، احمدینژاد و یارانش را خوارج لقب داد و گفت که ببنید من به موسوی رأی دادم. اگر موسوی رأی نیاره تقلب شده و شما جوانها بریزید در خیابانها!و در حالی که فعالان سیاسی انتظار واکنش روشن از هاشمی در قبال اردو کشی های خیابانی و اغتشاشات متعاقب آن را داشتند، وی سرانجام در نماز جمعه ۲۶ تیر ماه با حمایت از آشوبها، شرایط را بحرانی خواند و به ابراز تردید نسبت به صحت و سلامت انتخابات پرداخت و به جای دعوت از ساختارشکنان به قانون با طرح سه پیشنهاد بر آتش فتنه افزود و در نماز جمعه مشهور خود صحنه نمازجمعه را که باید عرصه وحدت باشد به عرصه افزایش اختلافها و درگیریهای فیزیکی و سیاسی تبدیل کرد تا از این راه حماسه ۴۰ میلیونی مردم کشور را نادیده بگیرد.وی در خطبههای نماز جمعه خود از دستگیرشدگان حمایت کرده و پایبندی همه به قانون، دلجویی از آسیبدیدگان، فضای بحث برای جلب اعتماد، آزادی زندانیان و آزادی رسانهها و مطبوعات را بهعنوان راهکارهای خود مطرح کرده بود، در مقابل تمام موضع گیری هایی که نسبت به مواضع اش می شد، ایستاد و در سخنرانی معروف خود در جمع دانشجویان مشهدی و حتی در دیدارش با اعضای حزب اعتدال و توسعه بر مواضعش در نماز جمعه ۲۶ تیر ماه ۸۸ اصرار ورزید!در خصوص مواضع فائزه و مهدی هاشمی، آنچه مشخص است این است که هر چه دشمنان این مملکت می خواستند آنها آن را اجرا کردند!در این میانه اشاره به گوشه ای از اعترافات حمزه کرمی مدیرمسئول سایت جمهوریت و مسعود باستانی سردبیر این سایت در خصوص عملکرد مهدی هاشمی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بهترین گواه برای نمایان ساختن نقش وی در این باره خواهد بود؛ "... ما نیز سایت جمهوریت با مدیریت رسمی مهدی هاشمی را راهاندازی کردیم..."کرمی در تشریح اقدامات این سایت گفته است که "... سایت جمهوریت ابتدا قرار بود از کاندیدایی در انتخابات حمایت و نسبت به دولت نهم نیز نقدهایی داشته باشد، ولی با فشارهای مهدی هاشمی، این سایت تبدیل به سایت تضعیف کننده سازمانهای انقلابی مانند سپاه و بسیج و سازمانهای دولتی شد و حتی این سایت خدمات دولت را نیز پول پاشی معرفی میکرد و کار به جایی کشید که این سایت برخلاف واقعیت، شبهه تقلب در انتخابات را تلقین کرد..."همچنین نقش فائزه هاشمی در فتنه ۸۸ نقشی کلیدی در میان خاندان هاشمی رفسنجانی می باشد. فائزه هاشمی از زمانی که تصمیم جدی برای مقابله با احمدینژاد گرفت، با وجود مخالفت پیشینش با کاندیداتوری موسوی، به حمایت از او برخاست و در زمینه ساماندهی سیاسی و تبلیغاتی فعال شد.ساماندهی دختران فیروزهای شاید نقطه عطف فعالیتهای تبلیغاتی فائزه برای ستاد موسوی بود که ظهور و بروز بسیاری یافت.چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات و درگیریهای پراکندهای که در برخی خیابانهای شمالی تهران صورت گرفت، رسانه ملی تصاویری از حضور فائزه هاشمی در میان اغتشاشگران منتشر کرد که او در حال تحریک آنان به ادامه حضور در خیابان بود. اما تحرکات تحریک آمیز فائزه هاشمی به ۲۶ خرداد محدود نشد و او نشان داد که بطور جدی قصد همراهی و حتی هدایت جریان آشوب را دارد.در همین راستا بود که روز ۳۰ خرداد و پس از خطبههای نمازجمعه مقام معظم رهبری و اتمام حجت با اغتشاشگران برای پایبندی به قانون، بار دیگر فائزه با شرکت در تجمع دیگری در خیابان آزادی، به تحریک معترضان به تداوم اغتشاشات پرداخت و به همین دلیل توسط مأموران نیروی انتظامی دستگیر شد و ....اعضای موسسه حفظ و نشر آثار حضرت امام(ره)بنا بر این گزارش از خواص بی بصیرت فتنه 88 رییس و قائم مقام و اعضای موسسه عریض و طویل حفظ و نشر آثار حضرت امام(ره) می باشند که در آن ایام نسبت به هجمه به امام عزیزمان فقط سکوت کردند و دفاعی از انقلاب و ولایت که میراث امام(ره) می باشد و بر سر سفره آن ارتزاق می نمایند انجام ندادند. در این خصوص فقط به گوشه ای از نامه دانشجویان دانشگاه امیرکبیر خطاب به این موسسه نوشته بودند اکتفا می نماییم: قائم مقام محترم موسسه حفظ و نشر آثار حضرت امام(ره) جناب آقای حمید انصاریسلام علیکم؛آن روزی که موسسه حفظ ونشر آثار حضرت امام(ره) صفحات رسانه ها را با خبر رحلت مرحوم توسلی به علت تاب نیاوردن در مقابل انتقادی از نواده امام(ره) سنگفرش می کرد، شاید فکر نمی کردید روزی برسد که هم کیشانتان جمال رخسار امام(ره) را در دلهای مردم به آتش بکشند و شما مجبور شوید در برزخ «حمایت از سیاست بازی هم قطاران» یا «عمل به وظیفه» یکی را انتخاب کنید همه می پرسند که پس وظیفه موسسه حفظ و نشر آثار حضرت امام(ره) چیست اگر توان موضعگیری در برابر صریح ترین اهانت ها به شخصیت حقیقی و حقوقی امام(ره) را همراه با توده های مردم ندارد؟! هرکس این سوال را از خود بپرسد با اندکی درنگ به جواب میرسد آیا وقتی ضد انقلابِ رنگ عوض کرده،از پوچی در برابر آن ابر مرد تاریخ، عقده سی ساله اش را بر سر عکس امام(ره) خالی میکند زنندهترین اهانت ها به امام(ره) شده است؟ وقتی در مقابل راه روشن امام(ره) کودتاچیان قانون اساسی رازیرپا له میکنندوشما سکوت میکنید،وقتی در مقابل حمایت های گسترده و بی سابقه اجانب غرب ازمدعیان خط امام(ره)،سکوت شما معنادار است،وقتی روز قدس را به شعاردادن در حمایت از اسرائیل غروب میکنند و شما سکوت میکنید،وقتی روز۱۳آبان بازیگران شیطان بزرگ درخانهمان بازی میکند و کمترین واکنشی نشان نمیدهید، وقتی شما به عنوان مسئول موسسه حفظ ونشر آثار امام(ره) چشم خود رابرشعار «نه غزه، نه لبنان،...» و «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» و دیگر شعارهای دشمن شادکن این جریان ببندید، اکنون هم اگر هزار چشم ببندید و صد تهمت به نظام روا دارید و دوصد سیاه نمایی بررسانه ملی نثارکنیدتا نکند بر دامن مشتی از هتاکان به قبله دلهای مردم گردی بنشیند، اگر عکس العملتان آن نامه تلخ خنده دار باشد، دیگر حرجی نیست و کسی تعجب نمیکند! چراکه مدت هاست عمرِ کاری شما در آن موسسه به پایان رسیده است!...یوسف صانعی وحمایت از اغتشاشگران و سران فتنه ی ۸۸نقش نامبرده در حمایت از اغتشاشگران و سران فتنه سبز به خوبی روشن است. انتشار بیانیه های تحریک آمیز، دیکتاتوری خواندن نظام اسلامی، کودتا خواندن دولت قانونی و اهانت به رای اکثریت، درخواست استمرار فتنه و آشوب و حمایت از سران اصلی فتنه از جمله رفتار های غیر شرعی و غیر قانونی ایشان است.صانعی که در سخنرانی ها و مواضع خود نسبت به تحولات سیاسی کشور با دعوت آشوب طلبان و مسببان اصلی حوادث فتنه به حضور در صحنه و دمیدن بر آتش فتنه به منبعی اصلی برای رسانه های بیگانه به ویژه صدای آمریکا VOA و رادیو فردا و BBC بی بی سی و . . . تبدیل شده بود، در پاسخ نامه ی جمعی از فعالان حوادث اغتشاشات و حامیان آنها با دعوت آنان به ادامه ی راه از آنان می خواهد که مبادا فشار ها و اذیت ها و حق کشی ها موجب یاس و نا امیدی شما گردد و خواسته ی ستمکاران تحقق یابد!یوسف صانعی در اطلاعیهای به تاریخ ۲۸ خرداد، ضمن ابراز تأسف از وقایع خشونت آمیز پیش آمده، با خانوادههای قربانیان ابراز همدردی کرد. او اعتراضات مردم را «حق آنان» توصیف کرد و گفت «تأسف و تاثر و انزجار شدید خود را از عاملین این حوادث اعلام نموده...نقش مطهری در حمایت از فتنه گران! پس از انتخابات سال ۸۸ که کشور به تعبیر رهبر معظم انقلاب گرفتار "فتنهای عمیق" شده بود برخی باور نکردند که برخی با برنامه دشمن به جنگ تمام عیار با نظام آمدندو به همین خاطر هم تمام همه شان را برای حمایت از آنان گذاشته اند.و مطهری یکی از آنان بود که بر اتخاذ مواضع دو پهلوی خود اصرار می ورزد و با ریختن آب به آسیاب دشمنان فتنه را به دعوای دو نفره تقلیل داده است!مطهری کما کان معتقد است که موسوی، کروبی و خاتمی نظام و انقلاب را قبول دارند و اشکال اصلی متوجه احمدی نژاد است! که باعث بروز این اختلافات در کشور شد «آنها اصل انقلاب و نظام را قبول دارند، رهبری را هم قبول دارند فقط این وسط آقای احمدینژاد آمد و کشور را به هم ریخت و همه را به جان یکدیگر انداخت»وی در حمایت از فتنه گران حتی فرمایش های ولایت را هم نادیده گرفته و در آخرین موضع خود در سالگرد رحلت حضرت امام در مصاحبه با با ویژه نامه "یاد" ،فرهیختگان چنین می گوید:ارزیابی مجالس هفتم و هشتم و نهم با معیار این جمله امام (ره) که «مجلس در رأس امور است» به ویژه در دوره دولتهای نهم و دهم، کارنامه ضعیفی از این مجالس به دست میدهد. در دوره آقای احمدینژاد به دلیل جسارت خود او و حمایت هایی که از او میشد، به ویژه پس از حوادث سال ۸۸ که لولویی به نام فتنهگران درست کردند و نظارت مجلس بر دولت را به بهانه زنده شدن فتنهگران سرکوب میکردند، مجلس به هیچ وجه در رأس امور نبود و فقط یک دکور و نمایشی از دموکراسی بود.