به گزارش عصر امروز خبرگان رهبری، عنوان نهادی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی دارای جایگاه مهم و ویژه ای است. انتخاب رهبر و نظارت بر عملکرد وی از مهمترین وظایف این مجلس می باشد. بررسی کارنامه ۳۶ ساله نهاد خبرگان گویای این واقعیت است که نقش مجلس خبرگان در مختصات قانونی جمهوری اسلامی بسیار پر رنگ و تعیین کننده است . رهبری معظم انقلاب مجلس خبرگان را یکی از مظاهر حرکت اسلامی و پایه ی اسلامی جامعه می دانند و در این باره خاطر نشان میکنند: مسئلهى خبرگان و مجلس خبرگان - همینطور که بارها عرض شده است - یک مسئلهى بسیار مهم و استثنائى است؛ یکى از تمایزات نظام جمهورى اسلامى این است. مجموعهى خبرگان، مجموعهى علماى صاحبنام و صاحب شأن در بین مردم، و مورد اعتماد مردم در همهى قضایا، بخصوص در قضیهى بسیار مهم رهبرى و انتخاب رهبرى و قضایاى مربوط به آن محسوب می شود. و همین حضور اثرگذار و حساس در بین مردم، آثار و برکات خودش را داشته است و دارد[۱] .معظم له نقش اساسی برای خبرگان ملت در دستیابی نظام اسلامی به آرمان های متعالی قائل میشوند: وقتی که بزرگان قوم و علمای امت و موجّهان میان مردم و متشخصان و مسؤولان قشرهای مختلف، احساس مسؤولیت می کنند و عظمت بار و مسئولیت و هدف هایی را که در مقابل داریم، به خوبی تشخیص میدهند و خودشان را سهیم می دانند و همکاری می کنند، در این صورت این ظرفیت را داریم که به فضل پروردگار، خود را به هدف های عالی این انقلاب نزدیک کنیم.[۲]مجلس خبرگان در بحبوحه تلاطم هادوره اول مجلس خبرگان یکی از مهمترین و سرنوشت ساز ترین ادروار تاریخ این مجلس در جمهوری اسلامی است. انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبری در مدت زمان کوتاه ، تلاش دشمنان قسم خورده انقلاب را ناکام گذاشت و اهمیت مجلس خبرگان بر همگان آشکار ساخت تا آنجا که رسانه های بیگانه نیز از آن غفلت نکردندو پیش بینی روزنامه «کرسنت اینترنشنال» تا امروز به حقیقت پیوست: «تأسیس خبرگان، نشانگر سبکى جدید در امر انتخاب شوراى رهبرى است. قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، تشکیل نظامهاى نوین اسلامى را به دست نسلهاى مسلمان آینده نوید مى دهد. با تشکیل مجلس خبرگان، همه نهادهاى پیشبینى شده در قانون اساسى تحقق مى یابد؛ ولى نهادهایى مانند خبرگان، که هنوز تجربه نشدهاند، در بوته آزمایش سختى قرار گرفته اند؛ اما به نظر مىرسد که با وجود دشمنى هاى جهانى، همچنان استوار و پابرجا بمانند.[۳] رهبری انقلاب نیز در مورد این اتفاق بزرگ و سرنوشت ساز در تاریخ جمهوری اسلامی فرمودند: بحمدالله در آن برهه دشمن نا کام شد و مردم وحدتشان را حفظ کردند و نسبت به انقلاب و امام(ره) وفاداری فوق تصوری از خود نشان دادند. مسؤولیت جای خودش را پیدا کرد و مورد تسالم خواص و عامهی مردم قرار گرفت. دشمن حیرت کرد، و حتّی تحلیلگرهای سیاسی آنها در روزهای اول حادثه سعی کردند وانمود کنند که قضیه جدی نیست؛ گفتند قضیه موقتی و مصلحتی است! آنها میخواستند وانمود کنند که آنچه را که در انتظارش بودند، هنوز فوت نشده است؛ بنابراین هنوز جای این است که بین مردم اختلاف بیفتد و صفوف از هم جدا بشود و حمایت عمومی مردم نسبت به انقلاب، از بین برود![۴]دومین دوره مجلس خبرگان در ۱۶ مهر ماه ۱۳۶۹ برگزارمی شود. این دوره که مصادف با آرامش و سازندگی کشور بود رهبری ریل گذاری انقلاب را با توجه به گفتمان انقلابی امام خمینی آغاز می کنند. ایشان در دیدار با خبرگان ملت در تاریخ۱/۱۲/۶۹ نکاتی را پیرامون الزامات کار اجرایی در کشور گوشزد میکنند و از همگان به خصوص مدیران اجرایی توجه به این نکات را خواستار می شوند:۱.وحدت: نکته اول، همین مسأله وحدت عمومی مردم است. از علمای موجه و زبانهای ناطق و گویا، بخصوص ائمه محترم جمعه و شخصیت هایی که مقام رسمی و جایگاه شناخته شده را در جامعهی اسلامی دارا هستند، چه کسی اولی به این است که مردم را صمیمانه به سمت وحدت و استحکام - همین یکپارچگی که بحمدالله هست - دعوت کند؟ هیچکدام از ما مسؤولان نظام نباید اجازه بدهیم که دست هایی، یا از روی عناد و غرض و یا از روی جهالت، در یکپارچگی ملت تفرقه ایجاد کنند و مردم را به دسته جات تقسیم نمایند و اهوای آنان را با یکدیگر متقابل و متضاد بکنند. این، راه هایی دارد. با تشر زدن و دعوا کردن و تهدید کردن، همیشه این مقصود حاصل نمی شود. بیشتر با محبت و جلب قلوب و جذب باید این مقصود را عملی کرد...۲ .کار برای مردم: نکته دوم - که از لحاظ اهمیت، کمتر از نکته ی اول نیست - این است که همه وظیفه دارند از مسئولان کشور، بخصوص مسؤولان اجرایی و شخص رئیس جمهور محترممان و آن کسانی که خودشان را در جهت کار برای این کشور و ملت وقف کردهاند و در وسط گود آمده اند و برای انجام تکلیفشان، از راحتی و بسیاری از التذاذات شخصیشان صرفنظر کرده اند، حمایت و پشتیبانی بیقید و شرط بکنند.۳.شرط تحقق حقیقی انقلاب: نکته سومی که از آن دو نکته قطعاً مهمتر است، این است که انقلاب آنوقتی به صورت کامل تحقق پیدا می کند، که آحاد مردم حقیقتاً به مردم مسلمان و مؤمن تبدیل شوند. بخشی از اسلام، مربوط به عمل مردم است که نظام کلی اجتماعی و حرکت عمومی آنها را تصویر و ترسیم میکند و آنها را حرکت میدهد. بخش دیگر، مربوط به عقاید و کیفیات روحی و عمل شخصی مردم است. اگر انقلاب عظیم ما و نظام جمهوری اسلامی، با همه امکانات مادّی و معنویش نتواند دلها و خلقیات مردم و حقیقت وجود آنها را، از آنچه که معلول تربیتهای غلط دیرین است، به مردم مسلمان متبدل کند، قطعاً موفق نشده و انقلاب واقع نگردیده است. انقلاب، انقلاب مردم است. انقلابِ مناسبات اجتماعی و اقتصادی، فرع بر انقلاب مردم است. تا مردم منقلب نشوند، آن انقلاب اقتصادی و تغییر و تبدیل مناسبات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی هم اصلاً تحقق پیدا نمیکند. مردم در اول کار بحمدالله یک انقلاب روحی پیدا کردند که حرکت بسیار مهمی بود و نتیجهاش همینی شد که میبینیم.یکسال پس از فتنه صهیونستی امریکایی ۸۸ دشمنان بیگانه با تبلیغات رسانه ای گشترده خود، مدعی شدند که در درون مجلس خبرگان جنگ قدرتی برای دستیابی پست ریاست بین اعضا رخ می دهد و پایه های اصلی جمهوری اسلامی متزلزل خواهد شد اما پس از انتخاب آیت الله مهدوی کنی باردیگر سناریویای تفرقه انگیز دشمنان شکست خورد و بی نتیجه ماند. رهبری معظم انقلاب پس از این اتفاق در حضور خبرگان ملت در این باره می فرمایند: از همهى آقایان تشکر میکنیم؛ بخصوص از جناب آقاى هاشمى رفسنجانى، براى اینکه در این اجلاس، انتظار خصمانهاى را که دشمنان داشتند، خنثى کردند. آنها انتظار داشتند که بین خبرگان امت اختلاف بیفتد؛ رقابت ها به صورت رقابت هاى متعارف دنیاى مادى در بیاید و مسابقه در خدمت، تبدیل بشود به رقابت منفىِ در تصرف مراکز و جایگاهها؛ که این بحمداللَّه نشد. خب، از جناب آقاى هاشمى انتظار هم همین بود؛ با توجه به سابقهى عقل و احساس مسئولیتى که در ایشان همیشه ما مشاهده کردیم. و آنچه که انتخاب هم کردید آقایان! انتخاب بجا و بحقى بود. جناب آقاى مهدوى شخصیت برجسته و بارزى هستند؛ هم در عالم روحانیت، هم در عالم سیاست، هم در مسائل جارى کشور، در مسائل حوزه و دانشگاه، از اول انقلاب تا امروز. آنچه اتفاق افتاد، انشاءاللَّه به برکت اخلاص آقایان و اخلاص شماها و عقل و تدبیرى که انسان در رفتارها و گفتارها مشاهده می کند، به خیر اسلام و مسلمین خواهد بود؛ انتظار هم همین است.[۵]جایگاه مردم در مختصات جمهوری اسلامیمحور دیگری که رهبری در دیدارهای خود با خبرگان ملت به آن تکیه می کنند توجه به اعتماد آحاد ملت به نظام که می بایست به عنوان سرمایه اجتماعی مهم و پشتوانه مستحکم نظام اسلامی در نظر گرفته شود. مردم نظام اسلامی را قبول دارند و به آن معتقدند و از آن دفاع کردند و امروز هم دفاع میکنند.[۶]ما باید نگاه کنیم و ببینیم که مردم چه میگویند و چه میخواهند. حضور این مردم برکاتى دارد. یکى از برکاتش همین است که وقتى دشمنان نگاه میکنند و مىبینند که مردم پشت سر نظام هستند، احساس میکنند که نمیشود با این نظام معارضه کرد؛ چون با یک ملت نمیشود معارضه کرد[۷] حقیقت اعتماد مردم است که پشتیبانی آنها را به وجود می آورد؛ و پشتیبانی و اتصال مردم به دستاندرکاران نظام است که توفیق این حرکت اسلامی را با اهداف اسلامی تضمین میکند[۸]لذا ایشان نقش علما و بزرگان را در رسیدن به این مهم اساسی می داند:اگر امروز بخواهیم برای علمای دین و کسانیکه در بین مردم نفوذ کلمه دارند، تکالیف عمده سیاسی را مشخص کنیم، بلاشک یکی از آن تکالیف این خواهد بود که به اعتماد و اطمینانی که مردم به حرکت اسلامی نظام دارند، روزبه روز افزوده بشود.[۹]جمهوری اسلامی و الگو سازی جهانیرهبری انقلاب با شناخت ظرفیت های بالقوه و بالفعل جمهوری اسلامی این امکان الگو شدن را برای نظام اسلامی متصورند؛ ایشان معتقدند پس از جنگ جهانی دوم نظم پیش ساخته ی جهان تغییر کرده است و جهانیان انتظار دستیابی به الگوهای نوین را می کشند و جمهوری اسلامی میتواند بهترین گزینه ی پیشروی آحاد ملت های عالم باشد: در نگاه کلان به کل جهان - و از جمله به منطقه - انسان به این نکته اساسى برخورد میکند که نظم مستقر حاکم قبلى دنیا در حال تغییر و تبدیل است؛ این را انسان میفهمد و مشاهده میکند. بعد از جنگ اول جهانى، یک نظم جدیدى در عالم و بخصوص در منطقهى ما بهوجود آمد؛ قدرت هایى جان گرفتند، قدرتهاى برتر عالم شدند؛ و بعد از جنگ دوم جهانى - که تا کنون حدود هفتاد سال از پایان آن میگذرد - این نظم جهانى استقرار پیدا کرد و مدیریت عالم به شکل خاصى درآمد. غرب در واقع، چه به شکل نظام سوسیالیستى و چه به شکل نظام لیبرالیستى - که هردو غربى بودند - حاکم بر مدیریت جهان شد و مدیریت جهان در اختیار اینها قرار گرفت. آسیا و آفریقا و آمریکاى لاتین و مناطق گوناگون دنیا تحت نفوذ و هیمنه و ارادهى اینها در طول این هفتاد سال حرکت کردند. انسان به روشنى میبیند که این نظم در حال تغییر است که حالا من مختصراً اشاره میکنم و دلایل این تغییر و نشانههاى این تغییر را عرض میکنم.خب، وقتى که دنیا در حال تغییر است، نظم جهانى در حال تغییر است و نظم جدیدى در حال نطفهبندى است، ما طبعاً وظایف مهمترى خواهیم داشت. در نظم جدید عالم، جایگاه اسلام، جایگاه جمهورى اسلامى، جایگاه کشور مهم ما ایران کجا خواهد بود؟ این را میتوانیم فکر کنیم، پیشبینى کنیم، در راه آن حرکت کنیم. آن نظم قبلى - که عرض کردیم حدود هفتاد سال بهنحو مستقر در دنیا حاکم بود - دو پایهى اساسى داشت: یک پایهى فکرى و ارزشى، و یک پایهى عملى، یعنى نظامى و سیاسى. عرض من این است که هردو پایه امروز دچار چالش شده، دچار تزلزل شده.[۱۰] رهبری معظم انقلاب تجربه الگو قرار گرفتن انقلاب اسلامی برای کشورهای منطقه را به عنوان تجربه موفق الگو سازی جمهوری اسلامی میدانند و از این رو ظرفیت انقلاب اسلامی را جهانی به شمار می آورند:انقلاب اسلامى براى مسلمانها الگو شد؛ اولاً با پیدایش خود، بعد با تشکیل موفق نظام جمهورى اسلامى که توانست یک نظامى را با یک قانون اساسىِ کامل ارائه کند و آن را به کرسى بنشاند و تحقق ببخشد، و بعد ماندگارى این نظام در طول سى و دو سال که نتوانند به او ضربه بزنند، و بعد استحکام و تقویت هرچه بیشتر این نظام - که نظام جمهورى اسلامى امروز از لحاظ عمق و ریشه، قابل مقایسهى با ده سال پیش، بیست سال پیش و سى سال پیش نیست - و بعد پیشرفتهاى گوناگون در این نظام، که پیشرفت علمى، پیشرفت فناورى و صنعتى، پیشرفتهاى اجتماعى گوناگون، پخته شدن افکار، پدید آمدن افکار نو، حرکت عظیم علمى در کشور و فعالیتهاى گوناگون است. عمران هائى که در این کشور شده است، در مواردى کشور را به درجهى چند کشور معدود دنیا درآورده است. اینها همه حوادثى است که اتفاق افتاده است. اینها براى ملتهاى مسلمان چیزهاى محسوسى است؛ اینها را مىبینند، مشاهده می کنند. این انقلاب آمد، نظام درست کرد، این نظام باقى ماند، روزبهروز قوىتر شد[۱۱]نتیجه گیریرهبری انقلاب برخلاف بسیاری از تحلیلگران که بدلیل عدم اطلاع از واقعیت های موجود کشور و نگرش تک بعدی به مسائل نسبت به آینده ناامیدند، به آینده ی ملت ایران امیدوارند و رسیدن به قله موفقیت را در دسترس و حتمی قلمداد می کنند. در همه ادوارِ نظام جمهوری اسلامی و در همه پیچ و خمها و فراز و نشیبها دست قدرت الهی به ما کمک کرده و ما آن را در موارد مختلف حس کرده ایم و دیده ایم، در آینده هم در آزمایشها و امتحانهای گوناگونی که پیش روی ما خواهد آمد[۱۲]خدای متعال وعده داده که ما را نصرت خواهد کرد. وعده الهی راست است و با تأکید و قسم همراه است. او تخلّف نخواهد کرد. اگر ما خدا را نصرت کنیم - که همه ما بر این کار عزم داریم - جدّی و بی رودربایستی باشیم؛ ملاحظات غیرلازم نداشته باشیم و وارد شویم، بدون شک خدای متعال نصرت و حمایت خواهد کرد. به فضل پروردگار، آینده بسیار روشن و زمینه هم آماده است[۱۳]بنده همینطور که نگاه می کنم در مقابل خودم، افق را، آینده را بسیار روشن می بینم و می دانم که به توفیق الهى، به حولوقوهى الهى، آیندهى این کشور از گذشته آن از همه جهات - جهات مادى و جهات معنوى - بهتر خواهد بود[۱۴][۱] بیانات در دیدار با خبرگان۶/۱۲/۸۸[۲] همان۱۵/۶/۸۵[۳] کرسنت اینترنشنال۱۶/۱۱/۱۹۸۲[۴] بیانات در مراسم بیعت ائمهی جمعهی سراسر کشور به اتفاق رئیس مجلس خبرگان ۱۲/۴/۱۳۶۸[۵] بیانات در دیدار با مجلس خبرگان۱۲/۱۲/۷۰[۶] همان۲۳/۱۲/۸۰[۷] همان۱۶/۱۲/۸۸[۸] همان۱۲/۱۲/۷۰[۹] همان۱۲/۱۲/۷۰[۱۰] همان۱۳/۶/۹۳[۱۱] همان۱۹/۱۲/۸۹[۱۲] همان۱۳/۱۲/۸۱[۱۳] همان۱۵/۶/۸۰[۱۴] همان۱۳/۶/۹۳ |
↧
محور بیانات رهبری در دیدارهای با خبرگان
↧