به گزارش عصر امروز به نقل از وبلاگ سایبریون: در این نوشتار قصد داریم به تناقضاتی که در افکار و گفتار و اعمال وی دیده میشود بپردازیم. تناقضاتی که ریشهایتر از آن است که تنها اختلاف نظر فقهی در نظر گرفته شود. سید حسین نصر (متولد ۱۹ فروردین ۱۳۱۲ در تهران) فیلسوف ایرانی و استاد علوم اسلامیدر دانشگاه جرج واشنگتن است که مقالات و کتب دانشگاهی بسیاری را به رشته تحریر درآوردهاست. نصر، مخالف کامل اسلام آمریکایی که در بعد نظری اسلام سکولار است، محسوب میشود. طبق نظر برخی اندیشمندان آمریکایی، هیچ فردی در آمریکا به اندازه دکتر نصر در نوشتههای خود از نظر کمیو کیفی از اسلام دفاع نکرده است.[v] انقلاب اسلامی، خط بطلانی بر جریان سکولاریسم در ایران است، بنابراین، جا دارد که نصر با عظمت از آن یاد کند؛ اما در برخی از کتابهایش تنها نکتهای که از انقلاب مطرح میکند، غارت کتابخانه شخصیاش در جریان انقلاب است. [vi] وی همچنین حامیپیادهسازی اسلام در تمام جنبههای زندگی فردی و اجتماعی است. این موضوع هم با انقلاب اسلامیایران تحقق یافت و تمام جنبههای زندگی فردی و اجتماعی بر طبق قوانین اسلام شکل گرفت ولی باز هم نصر به حمایت از این جریان نپرداخت. در مورد موضوع حاکمیت جامعه، نصر سلطنت را به عنوان شکلی از حکومت که کمترین نقص را در عصر غیبت دارد، عنوان میکند و در این راستا و برای اثبات سخن خود از امام خمینی(ره) شاهد میگیرد و میگوید: «این دیدگاه حتی در آثار اولیه حضرت امام خمینی بود و سپس حضرت امام قدسسره با مفهوم جدید «حکومت ولایت فقیه» به مخالفت با نهاد پادشاهی پرداخت.» نسبتی که نصر به امام میدهد استنادی به کتاب کشفالاسرار است که امام راحل در آن نوشته: «مجتهدین هیچ وقت با نظام مملکت و با استقلال ممالک اسلامی مخالفت نکردند. فرضاً که این قوانین را برخلاف دستورات الهی بدانند و حکومت را جائرانه تشخیص دهند، باز مخالفت نکرده و نمیکنند؛ زیرا این نظام پوسیده را از نبودش بهتر میدانند… با آنکه جز سلطنت خدایی همه سلطنتها بر خلاف مصلحت مردم و جور است و جز قانون خدایی همه قوانین باطل و بیهوده است، ولی آنها همین بیهوده را هم اگر نظام بهتری نشود تأسیس کرد، محترم میشمارند و لغو نمیکنند… عدم مخالفت علما با سلطنت به دلیل نیاز مردم به نظم و امنیت است.[vii]» واضح است که امام راحل سلطنت را تأیید نکرده و بهترین شکل حامیت جامعه نمیداند بلکه در شرایط هرج و مرج وجود حکومت ولو جائر را از بی قانونی مفیدتر میداند که این موضوع بر هر عقل سلیمیروشن است. چطور شیوه حکومتی بر مبنای پادشاهی که نماد بارز دیکتاتوری و خودمحوری و در تضاد آشکار با تعالیم اسلام است و حتی شاخصترین دشمنان پیامبر اسلام قیصر و کسری دیکتاتورهای زمان خود بودند، میتواند بینقصترین روش حکومت آن هم در عصر غیبت باشد؟ تضاد و فاصله فاحش میان سلطنت و اداره جامعه بر مبنای ولایت فقیه بر طبق کدام بخش از دستورات اسلام و تعالیم پیامبر(ص) از طرف سیدحسین نصر استنباط شده است؟ تعالیم اسلامیکه نصر بیشترین تأکید را برای استفاده از آنها در زندگی روزمره دارد اما در عرصه عمل میل و گرایش به سلطنت و حاکمیت سلطه دارد. در مورد موضوع تقریب میان ادیان، وی معتقد به پذیرش تمام اعتقادات فرق مختلف و حتی ادیان متفاوت به صورت همزمان است.[viii] حال با توجه به نظریات دکتر نصر چگونه میتوان به طور مثال بین عقاید مسلمین و هندوان که به پرستش مظاهر طبیعت میپردازند وحدتی در حد عقیدتی و عملی ایجاد کرد؟ وی هم چنین شیفته تصوف و صوفیگری است و تقریباً در تمام آثار نوشتاری خود به جنبههای مختلف تصوف پرداخته است، به طوریکه درباره اماکن زیارتی مسلمانان چنین آورده است: «مکانهای مقدّس بسیاری شامل آرامگاه عبدالقادر جیلانی و بارگاه امامان شیعه به ویژه حضرت علی در نجف و امام حسین در کربلا در کشور عراق قرار دارد. آرامگاه مولوی در قونیه ترکیه، شهرهای مقدس مشهد و قم در ایران، آرامگاه خواجه عبداللّه انصاری در هرات و آرامگاه بهاءالدین نقشبند در نزدیکی بخارا و قبور بسیاری از اولیای بزرگ صوفیه شبه قاره هند چون قبر داداجی گنجبخش در لاهور، نظامالدین اولیا در دهلی و معینالدین چشتی در اجمر در زمره بزرگترین تجلّیگاههای حیات دینی در اسلام به شمار میآیند.[ix]» در حالی که صوفی گری و تصوف با عقاید اسلام و شیعه تناسب چندانی ندارد. از نظر نصر، قلمرو سیاست و دین همپوشانی کامل با هم دارند و دیانت و سیاست را همگام در نظر میگیرد، اما در عین حال حضور علما و روحانیون در عرصه اداره مملکت و امور اجرایی را مطلوب نمیداند و از جمهوری اسلامیبه عنوان نخستین حکومت تحت امر علما نام میبرد. در مجموع بررسی دقیق آثار، اندیشه، اعمال و سوابق نصر تصویری همراه با اعوجاج بسیار در ذهن میسازد، به طوریکه هر قسمت از آثار او بخش دیگری را نقض میکند. این موضوع شاید به دلیل تمایل او به رژیم شاهنشاهی و حسرت او به خاطر پستهای از دست رفتهاش باشد. شاید هم اعتقاد قلبی به مسائلی که بیان میکند ندارد و تنها بر حسب تحصیلات دانشگاهی به نوشتن و تألیف کتاب درباره اسلام میپردازد. اما اگر شخصی بخواهد طبق عقاید نصر درباره اسلام به تحقیق و مطالعه بپردازد بیشتر از روز نخست که هیچ اطلاعی از اسلام نداشت گمراه شده و از حقیقت دین دور شود. به همین دلیل بهتر است وی را به جای سید حسین نصر [i] http://www.khabaronline.ir/detail/۲۴۹۳۸۴/World/middle-east [ii] http://www.khabaronline.ir/detail/۳۷۵۳۷/culture/religio [iii] http://www.khabaronline.ir/detail/۳۸۰۳۸/culture/book http://www.khabaronline.ir/detail/۶۰۰۰۳/culture/book http://www.khabaronline.ir/detail/۶۰۶۰۰/culture/religion [iv]http://fa.wikipedia.org/wiki/سید_حسین_نصر#.D۹.۸۵.D۹.۸۲.D۸.A۷.D۹.۸۵.E۲.۸۰.۸C.D۹.۸۷.D۸.A۷_.D۹.۸۸_.D۸.B ۳٫D۹.۸۵.D۸.AA.E۲.۸۰.۸C.D۹.۸۷.D۸.A۷ [v] http://marifat.nashriyat.ir/node/۵۷۸ [vi] http://marifat.nashriyat.ir/node/۵۷۸ [vii] (کشف الاسرار، ص۱۸۶ و۱۸۷) [viii] سیدحسین نصر، جاودان خرد مجموعه مقالات، ۱۳۸۲، ص ۹۴٫ [ix] سیدحسین نصر، قلب اسلام، ص ۱۷۶ـ۱۷۷٫ |
↧
حسین نصر یا حسین نقض؟
↧