به گزارش عصر امروز رصد آشکار اردوگاه فتنه، بیگانه، ضدانقلاب و اپوزیسیون خارجنشین نشان میدهد سوژههای به اصطلاح قضایی و حقوقی اولویتی جهتدار برای پروپاگاندا و شانتاژ رسانهای علیه نظام است. این خط رسانهای حاکی از آن است که بر پایهی خصومت با قاطعیت دستگاه قضایی در محکومیت فتنهگران و آشوبطلبان پمپاژ تحریفها، دروغها و خلق جعلیات در دستور کار قرار گرفته تا با فضاسازی و جنجالپراکنی مستمر عملیاتهایی رسانهای را بر ضد قوهی قضائیه، به عنوان رکن بیبدیل نظام جمهوری اسلامی، انجام دهند. اما خطای راهبردی آنها این است که وقتی ادعاهای کذب و دروغهای شاخدار را بر صدر اخبار مینشانند، پس از فروکش کردن هیاهوهای رسانهای، تو خالی بودن حجم انبوه گزارشها، اخبار و نوشتههای سفارشی عیان و نمایان میشود. یکی از مواردی که به وضوح نشان میدهد ضدانقلاب، فتنه و بیگانه دچار دردسر شدهاند و حتی توجیهات بعدی آنها کارساز نیست، مانور بر ادعای تکراری و نخنماشدهی «بیماری زندانیان به اصطلاح سیاسی» است؛ چرا که در ادامهی دروغها و گافهای آنها بدجوری توی ذوق میزند. در همین راستا، تلاش شیطانی سایتها و رسانههای آمریکایی بر این است که القا نمایند فلان زندانی خاص وضعیت نامناسبی به لحاظ جسمی دارد و به شدت بیمار است تا اولاً موضوع زندان و زندانیان به اصطلاح سیاسی را در قامت یک سوژه در فضای رسانهای مخالف و مجازی گرم نگه دارند؛ ثانیاً از مجرمان و محکومان قضایی، به دروغ «قهرمان» بسازند و ثالثاً فشارها بر دستگاه قضایی را با فضاسازی افزایش دهند. البته در میان سوژهسازیها مشاهده میشود پمپاژ خط دروغین بیماری در آن رسانهها باعث شده است تا طراحان و دروغپردازان آلزایمر مزمن بگیرند و «مرور زمان» پاشنهی آشیل آنها باشد. در این میان بهترین داور «زمان» است که ادعاهای واهی و کذب رسانههای زنجیرهای را ثابت میکند. کافی است به عنوان نمونه، برخی اخبار و گزارشهای ادعایی دربارهی بیماری عدهای از محکومان قضایی در حبس مورد واکاوی قرار بگیرد تا مشخص شود مدعیان دچار «بیماری» هستند یا «تمارض به بیماری»؟! پایهی ثابت یکی از این بیماران، که مدام در بوق و کرنا میشود، مصطفی تاجزاده است که به روایت و با تحرکات سایتهای بیگانه، فتنه و ضدانقلاب کلکسیونی از بیماریها را در مدت کوتاهی جمعآوری کرده است. بنا بر گزارشهای شبکهی عنکبوتی ضدانقلاب، مدتی او دچار «نقرس» بود. سپس از «سینوزیت» او گفته شد. در ادامه «کمر درد و آرتروز گردن» نصیب او شد تا اینکه «مشکلات بینایی» بیماری اصلی تاجزاده میشود. البته برای اینکه خدایناکرده از دایرهی انصاف خارج نشویم، این نکته گفتنی است که در ماجرای سریال بیماریهای تاجزاده، همسرش در مصاحبه با ارگان رسانهای جریان فتنه میگوید او در مشکلات بینایی تنها بیماری «آب مروارید» ندارد. با این اوصاف، چند پرسش به میان کشیده میشود. یکی اینکه چطور به موازات بالا گرفتن بیماری بینایی آقای تاجزاده، که حداقل اثر آن -اگر راست باشد-، باید استراحت باشد، نامهنگاریها و نوشتن مقالات مبسوط و پی در پی او اوج میگیرد و این در حالی است که شعاع «نوشتن» این نامهها، که از همسر و دخترش تا مسئولان کشوری و مباحثهی مکتوب با فعالان سیاسی و همچنین دربارهی تحولات منطقهای و حتی نامه به مسئولان کشورهای خارجی پیش رفته است، مستلزم خواندنهای بسیار است که گویا همهی شرایط فراهم بوده است. شاید گفته شود که این اشکال وارد نیست و تاجزاده در شرایطی که مشکلات بینایی دارد نیز از سر ارادت به آرمانهایش مینویسد. اکنون سؤال این است که چطور وقتی حال ایشان خوب است و از مصاحبههای پی در پی اقوامش با سایتهای ضدانقلاب خبری نیست و یا وقتی که به مرخصی میآید، این ارادت و جانفشانی کمرنگ میشود؟ آیا حجم انبوه نامهنگاریها و نگارش مقالات مفصل از داخل زندان، با آن شرایط ادعایی به اصطلاح وخامتبار او، همخوانی دارد؟ چطور یک انسان نحیف و رنجور و با دردهای مزمن که در آستانهی نابینایی قرار گرفته و بیشتر اوقات نیز در اعتصاب غذاست یا به گفتهی همسرش روزهدار است، آن هم در شرایط انفرادی و ایزوله، بدون هیچ امکانات و دسترسی به کتاب یا اینترنت، وارد مباحث تخصصی فقهی یا کلامی میشود و به دیگران نیز ارجاع میدهد، رفرنس دقیق میدهد و طولانیترین مقالات زندگیاش را مینویسد و... آیا این مظلومیت دستگاه قضایی نیست؟ نمونهی دیگر فردی است به نام حسین رونقی ملکی. حجم انبوهی از گزارشها و اخبار سایتهای ضدانقلاب بیانگر این است که عنقریب باید مقدمات نماز میت و مراسم تشییع فراهم شود، چرا که وضعیت او به شدت ناگوار است و قابل توصیف نیست. از قضا او هم بیماریهای متعدد دارد و طرفه آنکه او هم در اعتصاب غذاست. بنا بر گزارشهای شبکهی عنکبوتی ضدانقلاب، حسین رونقی ملکی یک کلیهاش کامل از کار افتاده است و آن یکی ۲۰ درصد از کار افتاده است و دچار خونریزی شدید است و... او به مرخصی میآید و قاعدتاً با این شرایط اگر در بیمارستان بستری نشود، باید در خانه استراحت کند، غیر از این است؟ بله، پاسخ مثبت است و او که عنقریب داشت به دیار باقی میشتافت، در دیار آذربایجان، آن هم برای کمک به زلزلهزدگان، یافت میشود و این بار سایتهای زنجیرهای از رشادتهای او تحت عنوان امدادگر گزارش میدهند! گویا فراموش کردهاند که او با آن وضعیت وخامتبار نمیتوانست از جا بلند شود، حال چطور امدادگر شده است و اجساد را از زیر آوار بیرون میکشد؟! قهرمان داستان ما اما فکر نمیکرد به همراه ۳۵ نفر دیگری که در پوشش و با عنوان فریب امدادرسانی به زلزلهزدگان استان آذربایجان شرقی، اقدام به شایعهپراکنی برای تشویش اذهان مردم زلزلهزده میکردند دستگیر شوند. نمونهها بسیار است و از اکبر گنجی تا مهدی هاشمی رفسنجانی، داستان بیماری در زندان را به ذهن متبادر میکند. گنجی نیز به گزارش و روایت شبکهی عنکبوتی بیبیسی، جرس، کلمه، گویا، روزآنلاین و... داشت جان به جانآفرین تسلیم میکرد و اگر آزاد هم میشد، کلکسیونی از بیماریها جان او را میگرفتند و درمان کارساز نبود و... اما اکنون داوری به نام «زمان» همه چیز را به خوبی ثابت میکند. داستان «من بیمار هستم!» مهدی هاشمی رفسنجانی نیز خوشمزه و شیرین بود. پس از آن همه سروصدا و مرخصی و ملاقات و مصاحبهها، دکتر ایرج ناظری، فوق تخصص قلب و عروق و پزشک معتمد خانوادهی هاشمی، به مقام قضایی به طور رسمی مینویسد: «ضمن عرض سلام، محترماً به عرض میرساند آقای مهدی هاشمی بهرمانی، پس از بررسی کامل دستگاهها و آمادگی برای آنژیوگرافی کرونر، در ساعت ۸ صبح مورخه ۱۸/۸/۹۱، ایشان در بیمارستان دی در بخش آنژیوگرافی، با حضور و آمادگی متخصص بیهوشی و جراح قلب آنژیوگرافی کرونر، بدون بیهوشی و با بیحسی موضعی، بدون عارضه، با عنایت خداوند متعال انجام شد و با توجه به بررسیهای کامل آنژیوگرافی ضایعهی عضوی عروق کرونر قلب وجود ندارد و احتمال اسپاسم عروقهای کوچک وجود دارد. ایشان پس از نقاهت انجام آنژیوگرافی کرونر قابل ترخیص میباشند.» گفتنیها بسیار است و دیگر در این مقال نمیگنجد. باشد تا در فرصت دیگری این داستان را پی بگیریم. |
↧
من بیمــــار هستم!
↧
روایت کیهان از حمله مشاورکروبی به خاتمی
به گزارش عصر امروز، کیهان نوشت: مشاور متواری کروبی اعلام کرد اصلاح طلبان دچار توهم شدید و کودکانه شده اند. مجتبی واحدی مواضع حزب مشارکت را توهم دردساز توصیف کرده و نوشت: گویا میزان سنجش اصلاح طلبی در اختیار یک حزب است و همین حزب حق دارد یک روز احتمال شرکت گروهی از اصلاح طلبان سابق در انتخابات آتی را ناشی از تلاش حاکمیت برای انحراف در جبهه اصلاحات و سازماندهی گروههای «بدلی» بداند و روز دیگر در برابر شرکت مخفیانه و عهدشکنانه پدر معنوی همان حزب در انتخابات مجلس سکوت نماید. ده ماه پیش و علیرغم اجماع افتخارآمیز اصلاح طلبان بر عدم مشارکت در انتخابات، سیدمحمد خاتمی رأی باطله خود را به صندوقی در یک روستای دورافتاده در دماوند انداخت در حالی که نزدیک ترین یاران خاتمی- از جمله شیخ عبداله نوری- مدعی بودند موضع او حتی در آخرین روزهای قبل از نمایش انتخاباتی حکومت، عدم شرکت در انتخابات بوده است. در آن روزها، حس آزادیخواهی و احترام به اختلاف دیدگاهها در میان گروهی از حامیان خاتمی فوران کرد. آنها معترضان به شرکت خاتمی در انتخابات را متهم می کردند که حقوق شخصی او را نقض کرده اند. جبهه مشارکت و اکثریت اعضای سرشناس آن حاضر نشدند تک روی خاتمی که موجب اختلاف افکنی در میان اصلاح طلبان شد را محکوم نمایند. اما امروز همان حزب و برخی اعضای سرشناس آن، با ابتلا به بلیه «خودمحوربینی»، تیغ نظارت استصوابی در دست گرفته اند و هر که را که بدون هماهنگی با گروهی خاص از اصلاح طلبان به فکر شرکت در انتخابات باشد، «بدلی» می نامند و از جبهه اصلاحات اخراج می نمایند. وی ادامه می دهد: خود محوربینی، تنها اشکالی نیست که در بیانیه جدید جبهه مشارکت به چشم می خورد. در این بیانیه یک «توهم دردسرساز» نیز وجود دارد. جان مایه این بیانیه اظهار نگرانی از ظهور گروهی فریب کار در فضای سیاسی ایران است. ظاهرا این گروه خطرناک از طرف حاکمیت مأموریت دارند با جعل عنوان اصلاح طلبی، مردم را بفریبند و نهایتا اقشار فریب خورده را به انجام همان کاری در خرداد ۹۲ تشویق کنند که در اسفند ۹۰ در دماوند انجام شد. در واقع صادرکنندگان بیانیه و هم فکران ایشان دچار این توهم شده اند که اکثر ایرانیان به «واژه اصلاح طلبی» ارادتی پایان ناپذیر دارند و اگر گروهی موفق شود خود را با این عنوان در جامعه معرفی کند مردم شیدا و عاشق، به دنبال آن گروه خواهند رفت. لابد حاکمیت هم که به این «شیدایی ابدی» پی برده، تصمیم گرفته عده ای را به عنوان اصلاح طلب معرفی کند تا مردم به عشق آنها به صندوق های رأی هجوم بیاورند. واحدی خاطر نشان کرد: همین توهم در انتخابات دوره دوم شوراهای شهر و روستا که در زمستان ۱۳۸۱ برگزار شد گرفتاری های فراوانی برای اصلاح طلبان به وجود آورد و راه بازگشت اقتدارگرایان به مناصب انتخابی را هموار نمود. انتخابات دور دوم شوراهای شهر و روستا توسط وزارت کشور دولت خاتمی برگزار و ناظر آن انتخابات هم نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم بودند. احزاب حاکم جبهه اصلاحات در آن روز دچار همین توهم بودند آنان تصور می کردند هر کس با تابلوی اصلاح طلبی وارد عرصه انتخابات شود مردم برای نوشتن نام او بر روی برگه رأی، سر از پا نخواهند شناخت و ناکارآمدی ها و بی مسئولیت های دوره حاکمیت ایشان را نادیده می گیرند. همین توهم کودکانه، موجب بی توجهی به خواسته های عادی و توقعات اولیه مردم تهران از شهرداری و شورای شهر شد. درگیری های رنج آور و فرصت سوز اعضای اصلاح طلب شورای شهر تهران و تصمیم نابخردانه وزارت کشور دولت خاتمی در انحلال اولین شورای شهر تهران، موجب سرخوردگی همان مردمی شد که از دوم خرداد ۷۶ تا هجدهم خرداد ۸۰ در چهار انتخابات متوالی، اکثریت کرسی های مناصب انتخابی را به اصلاح طلبان سپرده بودند. |
↧
↧
شعارهای انتخاباتی مشایی چه خواهد بود؟
↧
اصلاح طلبان و دگر اندیشان احمدی نژاد جدید را تشویق کنند
↧
مشکل احمدی نژاد از نظر علی مطهری
به گزارش عصر امروز به نقل از تابناک، علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس در یادداشتی نوشت: سخنان آقای احمدی نژاد در همایش ملی جایگاه قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، نشان داد که مشکل اصلی ایشان و ریشه بسیاری از اختلافات میان قوای سه گانه، نوع برداشتی است که رئیس جمهور از برخی اصول قانون اساسی دارد. ایشان می گوید: "بر اساس قانون اساسی رئیس جمهور تنها مقامی است که نماینده و نماد تحرک و شکل گیری اراده ملی است." همچنین می گوید: "رئیس جمهور نمایندگی کل ملت را در اختیار دارد وبالاترین سطح نمایندگی بر اساس قانون اساسی برعهده اوست." از این جمله ها ایشان نتیجه می گیرد که باید منویات رئیس جمهور در حوزه ها ی اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجی و به طور کلی در همه امور کشور اجرا شود. اشکال، درست در همین جاست. اگر همه آن مقدمات را هم درست فرض کنیم، نتیجه این است که رئیس جمهور نمایندگی ملت را در اختیار دارد برای اجرای سیاستهای کلی نظام ومصوبات مجلس، نه اجرای نظریات و خواسته های خودش. همچنان که دیدیم که تصمیمات شخصی رئیس جمهور در مسائل ارزی کشور مشکلاتی ایجاد کرد و یا نوع بینش ایشان در امور فرهنگی مثل فیلم های سینمایی یا مسئله پوشش اسلامی مشکلاتی برای کشور ایجاد کرده است. به بیان دیگر، ایشان تصور می کند که مردم به رئیس جمهور رای می دهند که آنچه را که خودش صلاح می داند در عرصه اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجی عمل کند و هیچ ریل گذاری و چارچوبی برای اجرا و حرکت مجری وجود ندارد. در این صورت چه فرقی است میان چنین حکومتی وحکومت استبدادی؟ جایگاه مجلس در چنین حکومتی کجاست؟ بشر به تجربه دریافته است که قدرت در دولت متمرکز شده و قدرت متمرکز همیشه فساد آور است. پس علمای سیاست، نهادی به نام مجلس را برای قانون گذاری ونظارت برعملکرد دولت پیش بینی کردند تا از استبداد جلوگیری شود. به دلیل همین نگاه است که آقای احمدی نژاد جایگاه مناسبی برای مجلس قائل نیست و حتی ابائی ندارد از این که بگوید " نمایندگان مجلس نماینده اقلیت مردم اند واگر نهادهایی که نماینده اقلیت هستند اجازه حکمرانی پیدا کنند در آن موقع ما به مشکل برمی خوریم" و یا می گوید: "برخی فکر می کنند هم اکنون زمان حکومت قاجار است وملت تمام تلاش خود را کردند تا تنها یک مجلس برپا شود." قبلا نیز ایشان این اعتقاد خود را به شکل دیگری بیان کرده بود آنجا که گفت "مجلس در راس امور نیست بلکه دولت در راس امور است . زمانی مجلس در راس امور بود که نخست وزیر انتخاب می کرد اما بعد از بازنگری قانون اساسی که رئیس جمهور مستقیما توسط مردم انتخاب می شود، دیگر مجلس در راس امور نیست." حتی ایشان با همین نگاه، تفسیر قانون اساسی توسط شورای نگهبان را زیر سوال می برد ومی گوید "تفسیر باید با اصل قانون اساسی مطابق باشد، یعنی اکثریت قاطع مردم این تفسیر را درست بدانند، چرا که اصل قانون اساسی به خاطر رای مردم است، اگر مردم رای نمی دادند این قانون اجازه اجرا پیدا نمی کرد." به ایشان باید گفت مردم با رای دادن به قانون اساسی، از جمله به این اصل رای دادند که تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و دیگر نیازی نیست برای تفسیر هر اصلی از قانون اساسی از مردم رای گیری شود. همچنین رئیس جمهور در اعتراض به طرح مجلس در خصوص اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری می گوید "انتخابات آزاد حق مردم است و این که بر خلاف قانون اساسی صلاحیت بالاترین مقام اجرایی کشور به نظر عده ای که ملت هیچ رایی به آنها نداده است بند شود درست نیست." قطع نظر از درستی یا نادرستی ماده ۷ طرح مذکور، اگر این استدلال آقای رئیس جمهور درست باشد، تایید صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری به شکل فعلی یعنی توسط شورای نگهبان نیز درست نیست چون مردم مستقیما به فقهای شورای نگهبان رای نداده اند. در جای دیگر ایشان قوانینی را که مجلس به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال و مجمع تصویب می کند، غیر قابل قبول و خلاف قانون اساسی معرفی می کند، در حالی که این راه را خود قانون اساسی برای تصویب قوانین اضطراری برای یک مصلحت ملزمه باز کرده است و به عبارت دیگر با اصل ۱۱۲ قانون اساسی این قانون در شرایط خاصی انعطاف پذیر شده است واین یک نقطه مثبت برای قانون اساسی ماست. قانون تسهیلات ارزی برای متروی تهران و کلان شهرها را رئیس جمهور با همین استدلال اجرا نکرد. گرچه نگارنده برداشت رئیس جمهور از اصل ۱۱۳ قانون اساسی درخصوص مسئولیت رئیس جمهور در اجرای قانون اساسی را بیشتر از برداشت مقابل می پسندد، اما به طور کلی نگاه آقای احمدی نژاد به قانون اساسی به گونه ای است که اگر در سال ۸۴ این نگاه خود را آشکار می کرد، بعید بود که شورای نگهبان صلاحیت ایشان برای کاندیداتوری ریاست جمهوری راتایید می کرد. از گذشته عبرت بگیریم و دقت کنیم که کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۹۲ چگونه برداشتی از اصول مختلف قانون اساسی دارند، مبادا بعد از سوار شدن بر مرکب قدرت، ناگاه متوجه شویم که او نیز رای مردم را به این معنی می داند که باید نظریات رئیس جمهور منتخب در حوزه اقتصاد، فرهنگ وسیاست خارجی بدون توجه به سیاستهای کلی نظام که در جای خود تدوین شده و بدون توجه به مصوبات مجلس اجرا شود و بار دیگر دعوای مجلس و دولت آغاز شود. ریشه بسیاری از اختلافات مجلس و دولت در هفت سال گذشته همین برداشت خاص آقای رئیس جمهور از برخی اصول قانون اساسی بوده است که لاجرم به تکروی و استبداد منجر می شود و به دنبال آن مجلس مجبور است تذکر بدهد و فریاد بزند واین یعنی آغاز تنش در فضای سیاسی کشور که مورد پسند اکثریت جامعه نیست،اما همیشه شروع کننده مقصر است و طرف دیگر، پاسخ دهنده و بی تقصیر. |
↧
↧
مصر همچنان ناآرام/ مرسی دستورات اخیر خود را لغو کرد
↧
پیشنهاد احمدینژاد درجلسه مجمع
به گزارش عصر امروز به نقل از مهر، در جلسه امروز شنبه مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی سیاست های کلی حمایت از کار و سرمایه ایرانی پایان یافت . در این جلسه که از معدود جلساتی بود که با حضور رئیس جمهور برگزار شد، احمدی نژاد پیشنهادی مبنی بر تمرکز در بحث های اقتصادی کشور را ارائه کرد. به گفته دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام این پیشنهاد رئیس جمهور به کمیسیون اقتصاد مجمع ارائه شده است تا بررسیهای لازم در این زمینه صورت گیرد. محسن رضایی در نشست خبری بعد از جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: جدای از پیشنهاد رئیس جمهور پیشنهادی هم از سوی وزیران ایشان به مجمع ارائه شده که این پیشنهاد هم برای انجام بررسی های بیشتر به کمیسیون اقتصاد مجمع ارجاع شده است.وی درباره پیشنهاد رئیس جمهور هم تصریح کرد: قرار است جلسه ای مشترک با حضور احمدی نژاد و اعضای کمیسیون اقتصاد مجمع به منظور بررسی بیشتر پیشنهاد وی برگزار شود. مشروح نشست خبری دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تا دقایقی دیگر متنشر می شود. |
↧
سرازیر شدن سلاح های سنگین آلمانی به عربستان
یک سیاستمدار آلمانی با دفاع از ارسال تسلیحات آلمانی به عربستان سعودی معتقد است که این امر برای ایجاد توازن قوا در برابر جمهوری اسلامی از اهمیت برخوردار است. به گزارش عصر امروز به نقل از دی نیوز، این قرارداد های سنگین تسلیحاتی در حالی با عربستان امضا می گردد که این رژیم، در حال سرکوب مردم خود، خصوصا شیعیان شرق این کشور است. یک سیاستمدار آلمانی با دفاع از ارسال تسلیحات آلمانی به عربستان سعودی معتقد است که این امر برای ایجاد توازن قوا در برابر جمهوری اسلامی از اهمیت برخوردار است. فولکر کائودر، رئیس فراکسیون حزب سوسیال مسیحی آلمان در پارلمان این کشور از ارسال تسلیحات آلمانی به عربستان سعودی دفاع کرد. کائودر به ویژهنامه هفتگی "ولت ام زونتاگ" گفت "این درست است که در عربستان آزادی دینی وجود ندارد و گرایشات ضدسامی در این کشور دیده میشود"، ولی این کشور "نقشی مهم در منطقه دارد و وزنهای در قبال این سیاستمدار آلمانی افزود: «این طنز تلخی است: اگرچه سعودیها میتوانند خود یهودیستیز باشند، ولی آنها میتوانند مانع از آن شوند که ایران یهودیان را به دریا بریزد.» کائودر در رابطه با منافع آلمان و ارزشهای این کشور گفت: «منافع ما و ارزشهای ما همیشه بر یکدیگر منطبق نیست و نمیتوان یکی را علیه دیگری به کار گرفت.» طمع دستگاه سرکوب عربستان برای خرید "بوکسر" عربستان سعودی از آلمان تقاضای خرید صدها دستگاه نفربر زرهی "بوکسر" کرده است. نفربر "بوکسر" طرفداران زیادی دارد و در حال حاضر برای نقل و انتقال نیروهای نظامی آلمانی در افغانستان بهکار میرود. نفر بر "بوکسر"؛این نفربر مصارف ضد شورش نیز دارد بنا بر این گزارش؛ اگر آلمان با فروش این تانک به عربستان سعودی موافقت کند، گارد ویژهی سلطنتی این کشور با یکی از مدرنترین خودروهای زرهی جهان مسلح مجهز خواهد شد. تانکهای "بوکسر" این توانایی را دارند که در جادههای آسفالته با سرعتی نزدیک به یکصد کیلومتر در ساعت حرکت کنند. این نفربرها برای مقابله با تظاهراتها و شورشها خودروهای مناسبی بهشمار میآیند. خرید صدها دستگاه تانک "لئوپارد" عربستان قصد دارد اقدام به خرید ۶۰۰ تا ۸۰۰ فروند تانک لپارد ۲ از آلمان کند در حالیکه این تعداد قبلا ۲۰۰ تا ۳۰۰ فروند تانک گزارش شده بود. ارزش این مبادله ۱۰ میلیارد یورو تخمین زده شده است. در این حال، گروه های صلح آلمانی نیز برای مقابله با این اقدام، تلاش هایی را صورت داده اند. گفته می شود برای تحقق عملی این معامله، موافقت شورای امنیت ملی آلمان که ریاست آن را آنجلا مرکل برعهده دارد، ضروری است. نمایی از تانک پیشرفته "لئوپارد" |
↧
قرار بازداشت هاشمي تا دو ماه ديگر تمديد شد
به گزارش عصر امروز، محمود عليزاده طباطبائي در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران، درباره آخرين وضعيت مهدي هاشمي اظهار داشت: اتهاماتي كه به مهدي تفهيم شده در دو بخش مالي و امنيتي است. وكيل مهدي هاشمي گفت: اتهامات مالي مهدي هاشمي مربوط به مسئوليت وي در سازمان بهينهسازي مصرف سوخت و بخشي از اتهامات امنيتي وي مربوط به انتخابات سال ۸۸ است. وي با بيان اينكه قرار بازداشت مهدي تا دو ماه ديگر تمديد شده است، تصريح كرد: بر اساس قرار تمديد بازداشت مهدي تا پايان دي ماه در بازداشت موقت خواهد بود. به ادعاي وي دو نفر از دستگيرشدگان منتسب به مهدي هاشمي، شامل سرپرست قراردادها و كارپرداز بهينهسازي مصرف سوخت هستند. |
↧
↧
هر یک روز بستهشدن تنگه هرمز ، یعنی سقوط اقتصاد جهانی در کام رکود!
↧
"احمدی نژاد گفت شهر به شهر برای تبلیغ مشایی خواهم رفت"
↧
روزنامه دولت: شریعتمداری باید به یک سال حبس محکوم شود
به گزارش عصر امروز به نقل از فرارو، روزنامه ایران به نقد یادداشت یک هفته پیش مدیرمسئول کیهان پرداخت و نوشت: در مورد مديرمسئول کيهان مجازات «نشر اکاذيب، توهين به رئيس جمهور و تحريف مطالب ديگران» بايد با يکديگر جمع شده و جرم افترا که دو بار تکرار شده است نيز مشمول بخش دوم ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامي است. بنابراين در مورد تعدد جرم (دوبار افترا در يک متن) بايد اشد مجازات (يکسال حبس) تعيين گردد. اين سوال مطرح است که آيا دستگاه قضايي به عنوان مدعي العموم برخورد با اينگونه توهينها، افتراها و نشر اکاذيب که فضاي کشور را بشدت غيراخلاقي کرده و بيم تسري آن به جامعه، ضرورت برخورد قانوني و بدون اغماض با آن را هويدا ميسازد، وظيفه اي ندارد. |
↧
توان ملت برای دفاع از انرژی هستهای مافوق تصور غرب است
به گزارش عصرامروز، باهر نوشت: مهدی محمدی در نشست سیاست خارجی ایران با عنوان مذاکرههای هستهای۱+۵ که در دوره آموزشی شبکه تحلیل گران جنگ نرم – باهر- برگزار می شد، اظهار داشت: «اگر دربارهی هر موضوعی یک نگاه تحلیلی تاریخی نداشته باشیم نمیتوان چیستی پدیدهها را دریابیم؛ بنابراین پاسخ به برخی سؤالها در خصوص پروندهی هستهای ایران مانند اینکه از نظر فنی یک نگاه تکنولوژیک چگونه شکل میگیرد، چرا یک فناوری به مرحلهای میرسد که جنبهی امنیتی پیدا میکند، برای چه داشتن یا نداشتن سلاح هستهای آزمایش شده مهم است و اینکه چرا کشورها وقتی به ظرفیت ساخت یک سلاح هستهای دست پیدا میکنند نگاه استراتژیکیشان نسبت به قبل متفاوت میشود؛ سبب میشود کمکم یک نگاه راهبردی به مسأله پیدا کنیم.» وی با اشاره به اینکه جنبهی بعدی سیاست داخلی کشور این است که پروندهی هستهای ایران در دولت خاتمی با دولت احمدینژاد متفاوت است، تصریح کرد: «مسألهی دیگر نیز ماهیت حقوقی این بحث است که باید ببینیم مأموریتهای نظام امنیت بینالملل که بر اساس موافقتها و معاهدههای سازمانهای بینالمللی شکل گرفته چیست و چرا پیش از انقلاب با اینکه یک دانشجوی هستهای و حتی سازمان انرژی هستهای نداشتیم عضو «ان.پی.تی» شدیم و اثرات مشارکت یا عدم مشارکت در این نظام بینالملل چیست؟» این کارشناس مسائل هسته ای با بیان اینکه متأسفانه هنوز هم افرادی هستند که معتقدند ما باید عضو ناتو شویم و تأمین امنیتمان را هم به دست آمریکاییها بسپاریم، افزود: «در زمان دولت خاتمی هم معاهدهی «ان.پی.تی» و هم معاهدهی منع جامع آزمایشهای هستهای امضا شد که هیچ سنخیتی با هم نداشت چرا که روحیهای نزد مسئولان کشور وجود داشت مبنی بر اینکه ما باید در تمام معاهدههای بینالمللی شرکت کنیم.» محمدی با اشاره به اینکه پروندهی هستهای ما ویژگیاش آن است که تمام موارد مختلف اعم از حقوق بینالملل، بحثهای ژئوپولتیک و جناحبندیهای سیاست داخلی را داراست، ادامه داد: «در قبل از انقلاب غربیها معتقد بودند که برنامهی هستهای در تهران ادامه یابد که باعث قرارداد ما با آلمانها برای ساخت دو راکتور شد یا فرانسویها که برای تبدیل اورانیوم و مواد اولیهی غنیسازی مذاکره کردند و قرار شد دو راکتور در دارخوین بسازند؛ همچنین آمریکاییها قرار شد سوخت راکتور غنیشدهی تهران را تأمین کنند که این کارها انجام شد.» به گفته وی، مذاکرههای غرب با مقامهای رژیم پهلوی نشان میدهد که ما هرچه بخواهید به شما میدهیم فقط موازنه با اسرائیل بهم نخورد چراکه در صورت داشتن برنامهی هستهای کسی به شما حمله نمیکند و این الگوی تفکر جنگ سرد است تا بتوانند از لحاظ امنیتی نیز یک بازدارندگی کامل ایجاد کنند. مسئول سایت ایران هسته ای با اشاره به اینکه مقامهای آن زمان اجازهی کنترل مواد هستهای را به غرب میدادند، اضافه کرد: «در آن زمان غرب یک نگاه تجاری به پروندهی هستهای ما داشت و برای همین ما را به خرید یک میلیارد دلار سهام شرکت یورودیف ترغیب کردند که ما عضو هیأت مدیرهی این شرکت شدیم و در قرارداد ما نوشته شده که میتوانیم این اورانیوم غنی شده را برداشت کنیم که تا امروز یک گرم اورانیوم نیز به ما ندادهاند و این سرنوشت یک میلیارد دلار سهام ما در قبل از انقلاب است.» محمدی عنوان کرد: «برنامهی هستهای پس از انقلاب در دههی ۶۰ تعطیل شد و آلمانها که با ما قرارداد داشتند به بهانهی ناامنی بوشهر در زمان جنگ پروژهی خود را نیمه کاره رها کردند و رفتند و این تعطیلی تا اوایل دههی ۷۰ طول کشید.» وی بیان داشت: «پس از جنگ این سؤال مطرح شد که ما چه باید داشته باشیم که دیگر کشوری به ما حمله نکند و چه ضمانتی وجود دارد که جنگ دیگری دوباره راه نیفتد که البته این یک سؤال امنیت ملی برای هر کشوری است که موارد اجتناب از جنگ را مطرح میکند.» این کارشناس هسته ای با طرح این سؤال که آیا ما برای تأمین انرژی در کشور باید تا ابد روی منابع نفت و گاز حساب کنیم و اگر ما منابع انرژی را به نفت و گاز منحصر کنیم تصمیم معقولی گرفتهایم، اظهار کرد: «ما در مقطعی درگیر این بحث در دولت اصلاحات بودیم که باورشان این بود اگر شما پول قابل توجهی را در کاری انداختهاید حتماً فکر دیگری را در ذهنتان پروراندهاید و بهزاد نبوی در مجلس ششم پشت تریبون رفت و گفت که ما این همه ذخایر نفت و گاز داریم چرا باید به دنبال سلاح هستهای باشیم.» محمدی گفت: «از زمانی پروندهی هستهای سیاسی و امنیتی شد که منافقین برنامهای را از فعالیتهای هستهای در نزدیکی راکتور نشان دادند آن هم درست زمانی که ۷ ماه مانده بود که آمریکا به عراق حمله کند و برای نخستین بار اطلاعات برنامهی هستهای ایران به اصطلاح افشا شد.» وی ادامه داد: «وقتی موضوع سیاسی امنیتی شد یک اختلاف نظری در کشور خودش را نشان داد به طوری که به گفتهی روحانی، دبیر شورای امنیت ملی وقت، کشور اجماعی نداشت که چگونه مسألهی هستهای ایران را حل و فصل کنیم. این کارشناس سیاست خارجی کشورمان افزود: «گروهی بر این عقیده بودند که باید با غرب اعتمادسازی کرده و روابطمان را افزایش دهیم که در این صورت برنامهی هستهای خود به خود حل میشود و کسی به ما گیر نمیدهد که این تفکر از دوران اصلاحات اتفاق افتاد.» محمدی اضافه کرد: «مسألهی هستهای از دید آنها ابزار ارتقای روابط بود، ارزش ذاتی نداشت و میگفتند مانند دیگر چیزها قابل معامله است و میشود آن را گران فروخت؛ وقتی در ژوئن سال ۲۰۰۴م. گاز «یو.اف.ایکس» را تولید کردیم آژانس انرژی اتمی این مسأله را پذیرفته بود اما متأسفانه در داخل برای اینکه بگویند ما از لحاظ فنی کار مهمی نکردهایم، قبول نمیکردند و میگفتند این گار «یو.اف.ایکس» نیست.» وی با تأکید بر اینکه وقتی شما به غرب بگویید ما قصدی برای پیشرفت نداریم آنها دیگر کاری با ما ندارند، خاطر نشان کرد: «بر اساس راهبرد دشمن چیزی به عنوان حقوق بینالملل برای ما وجود ندارد و اگر هم حقوق بینالملل وجود داشت هرگز حقی را برای ما به رسمیت نشناخته است.» این کارشناس مسائل هسته ای با اشاره به مدل دیگری که در کشور وجود داشت اما ناقص اجرا شد، اظهار داشت: «سخن حاج قاسم سلیمانی برای ما یک دنیا درس است که گفت: اگر یک ملت در طول تاریخ در کرهی زمین لیاقت شکست آمریکا را داشته باشد، ما هستیم.» |
↧
↧
کنار هم قرار دادن نام خدا، رهبری و احمدی نژاد در یک مراسم
به گزارش عصر امروز به نقل از فرارو، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: کنار هم قرار دادن نام خدا و رهبری و رئیس جمهور، در مراسم افتتاح طرح توسعه سیمان بوکان توسط محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور، موجب تعجب مردم شد. طی دو روز گذشته مردم، تماسهائی با روزنامه جمهوری اسلامی گرفته و به این اقدام معاون اول رئیس جمهور اعتراض کردند. آنها گفتند جمله به نام خدا و به نام مقام معظم رهبری و به نام رئیسجمهور که عبارت بکار برده شده توسط رحیمی بود متأسفانه بارها از تلویزیون نیز پخش شد! |
↧
سه گزینه پیش روی بشار اسد
به گزارش عصر امروز به نقل از صراط در چند هفته گذشته آسمان مناطق شمالی، شرقی و جنوبی سوریه از ابر سیاهی پوشیده شده است. ابرتیره رنگی که ناشی از انفجارهای پیاپی و حملات هوایی و تبادل آتش میان نیروهای مخالف و ارتشی های وفادار به بشار اسد است. به نظر می رسد که دولت بشار اسد با گذشت ۲۰ ماه از آغاز ناآرامی ها اندک اندک شکننده تر از پیش می شود. یک دیپلمات اروپایی به شرط عدم افشای نام خود در این خصوص می گوید: ظاهرا ارتش آزاد سوریه که متشکل از نیروهای مخالف اسد است قدرت خود را بازیافته و در حال پیشروی های چشمگیر است! این دیپلمات اروپایی در بخش های دیگری از سخنان خود بدون ارائه مدرکی خاص ادعا می کند که نمی توان با قاطعیت اعلام کرد که بشار اسد هنوز کنترل امور را در دست دارد. نشانه هایی وجود دارد دال بر اینکه شورایی متشکل از ۵۰ تا ۱۰۰ چهره رده بالای نظامی و سیاسی در راس که از جمعیت علوی های سوریه هستند در حال حاضر کنترل امور و قدرت تصمیم گیری را در اختیار دارند. نویسنده این مطلب در ادامه سه گزینه پیش روی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه گذاشته و می نویسد؛ در حالی که مخالفان هر روز حلقه نزدیک شدن به پایتخت سوریه را تنگ تر می کنند بشار اسد با سه گزینه روبه رو است: ۱. باقی ماندن در کاخ ریاست جمهوری و تن دادن به نبردی که بی شک خونین خواهد بود و البته همان نتیجه ای را به دنبال خواهد داشت که بشار اسد چندی پیش در گفتگو با تلویزیون روسیه بیان کرده بود: زندگی و مرگ در خاک وطن. این گزینه البته بسیار دور از ذهن است. ۲. فرار از دمشق به همراه خانواده و پناهندگی در کشورهایی چون ایران یا ونزوئلا که در جریان ناآرامی های سوریه بیشترین حمایت از بشار اسد را به عمل آوردند. گفته می شود که فیصل مقداد معاون وزیر امور خارجه سوریه دیدارهایی از ونزوئلا، کویا و اکوادور داشته است. البته اکوادور پیش از این اعلام کرده بود که حاضر به اعطای پناهندگی به بشار اسد نیست. ۳. این گزینه که ظاهرا از چندی پیش مقدمات عملیاتی شدن ان نیز فراهم شده است کوچ بشار اسد و نزدیکان به وی به سمت مناطق علوی نشین در سواحل دریای مدیترانه است. برخی منابع دیپلماتیک بر اساس آنچه که گزارش های تایید نشده می خوانند ادعا کرده اند که دولت بشار اسد تحریکاتی را در این منطقه اغاز کرده است. شهرهای ساحلی این منطقه سنی نشین و مناطق کوهستانی ان را علوی ها تشکیل می دهند. |
↧
رابطه طراح مد فرانسوي با دختر شاهزاده سعودي + عکس
به گزارش گروه بين الملل مشرق، رسانهها تصويري از شاهزاده «بسمه» دختر سعود بن عبدالعزيز که به مخالفتهايش با خاندان سعودي و توصيههايش به انجام اصلاحات و مفاسد امور در عربستان سعودي معروف است، منتشر کردهاند که تعجب بسياري را برانگيخته است. در اين تصوير «ماکس آزريا» طراح مد فرانسوي يهودي الاصل که گفته مي شود مدتي سفير رژيم صهيونيستي در پاريس بوده است با حسي خاص در حال بوسيدن شاهزاده بسمه است. وقتي از او درباره دليل اين همه شور و شوق و حرص و ولع آزريا در بوسيدن وي سؤال شد، بسمه مدعي شد که اين طراح مد فرانسوي يهودي الاصل، پدر بزرگ مادريش به شمار ميآيد! اين شاهزاده يهودي در اين ارتباط گفته بود: او پدر بزرگ مادري من است! اين در حالي است که همه ميدانند پدر بزرگ مادري شاهزاده بسمه «اسعد مرعي» از اعراب سوري تبار است. البته اين موضوعي نيست که در ميان خاندان شاهزادگان سعودي عجيب و غريب باشد، چون تاکنون شاهزادگان بسياري با دختران و زناني يهودي الاصل ازدواج کردهاند. «الوليد بن طلال» از جمله اين شاهزادگان سعودي است که در سال ۱۹۹۰ ميلادي با يک يهودي آمريکايي به نام «دبورا» ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۳ ميلادي از او جدا شد تا در سال ۲۰۰۹ ميلادي دوباره با وي ازدواج کند. الوليد بن طلال از دبورا داراي دو فرزند به نامهاي «نجم» و «مونا» است. همچنين ميتوان از شاهزاده «هيا» دخرت «سلطام بن ناصر» نام برد که مادرش «کاندک کوهن» فرانسوي يهودي الاصل است و سه ماه پيش در شرايطي مبهم و مرموز در پاريس کشته شد. |
↧
در دولت به موی من گیر دادند/ اصولگرایی را من کشف کردم
↧
↧
اصلاح در ابهام
به گزارش عصر امروز به نقل از فارس، "اصلاح قانون انتخابات" طرحی که اگر چه عنوان آن سه کلمه بیشتر نیست اما جنجالهای زیادی را طی ماههای اخیر به راه انداخته است. البته پیش از این چندین بار در ادوار مختلف نمایندگان مجلس قصد اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری را داشتند اما تقریبا میتوان گفت در هیچ دورهای به اندازه دوره کنونی اصلاح این قانون سر و صدا ایجاد نکرد. البته بهارستان نشینان در مجلس هشتم قوانینی را برای انتخابات مجلس تصویب کردند که البته اصلاحات مجلس هشتمیها برای انتخابات بهارستان نهم هم نظرات موافق و مخالف زیادی داشت که در هر صورت شورای نگهبان آن را تائید و حرف و حدیثهای مربوط به آن به پایان یافت. محدودیت در انتخابات مجلس پیشدرآمد اصلاح قانون ریاست جمهوری شاید یکی از دغدغههای اصلی و یا به قول بعضیها یکی از بهانههای مجلس هشتمیها برای چکش کاری قانون انتخابات ریاست جمهوری همین بود که میگفتند چون برای انتخابات نمایندگان محدودیتهای جدیدی گذاشته شده برای انتخاب رئیس جمهور هم باید محدودیت گذاشته شود. به هر ترتیب و با وجود بررسی همزمان اصلاح قانون انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام عدهای از نمایندگان بر آن شدند تا با عزمی راسخ قوانین جدیدی را برای انتخاب یازدهمین پاستور نشین وضع کنند. شاید این نمایندگان در ابتدای کار فکر نمیکردند که طرحشان به موضوع جنجال برانگیز و خبر اول رسانهها تبدیل شود و حتی شاید به ذهنشان هم خطور نمیکرد که تشکلهای دانشجویی هم در اعتراض به برخی بندهای این طرح مقابل مجلس تجمع کنند و شاید همین موضوع باعث شد که تا آخرین لحظه به صورت تمام قد از طرحشان دفاع کنند. بالاخره طرح اصلاح قانون انتخابات بعد از فراز و نشیبهای بسیار در کمیسیون شوراها تصویب شد و جهت بررسی در صحن علنی به صورت عادی و بدون هیچ فوریتی تقدیم هیئت رئیسه شد. اما تا این جای کار فقط ظاهر قضیه بود؛ طراحان اصلاح قانون انتخابات از ظرفیت آئیننامه داخلی مجلس استفاده کردند و با جمع آوری ۵۰ امضا از هیئت رئیسه مجلس خواستند تا طرح را خارج از نوبت رسیدگی کنند. جنجالها و سخنان موافقان و مخالفان و مصاحبههای پی در پی در این رابطه همچنان ادامه داشت تا اینکه اصلاح قانون انتخاب در دستور کار صحن علنی مجلس قرار گرفت. یک دفاع تمام قد و نطقهایی که زیر آوار ماند قبل از ورود مجلس برای بررسی این طرح تذکرات پی در پی مخالفان در جلسه علنی شروع شد تا جایی که یکی از نمایندگان مجلس طی تذکری در صحن علنی اعلام کرد که طرح اصلاح قانون انتخابات با ۱۰ اصل قانون اساسی مغایرت دارد؛ بر همین اساس تعداد زیادی از نمایندگان خواستار از دستور کار خارج شدن طرح مذکور شدند اما دفاع تمام قد علی اردشیر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی مانع از این شد که طرح از دستور کار خارج شود. نوبت به بررسی کلیات طرح رسید، یک نماینده موافق و یک نماینده مخالف اظهاراتشان را بیان کردند و البته اظهارات موافقان و مخالفان زیر آوار تذکرات مخالفان طرح ماند و قرار شد ادامه بررسی کلیات در جلسه بعدی انجام شود. وعده حذف هم کارساز نشد در ابتدای جلسه بعدی مجلس هم باز تذکرات نمایندگان شروع شد؛ ولی این بار اخبار حکایت از آن داشت که رئیس مجلس در جلسه غیر علنی به نمایندگان وعده داده تا ماده ۳۵ از طرح حذف شود. مادهای که اکثر جنجالها بر سر آن بود و شورای نگهبان نیز پیش از این امر اعلام کرده بود اصلاح این ماده را تائید نمیکند. ظاهرا رئیس مجلس در جلسه غیر علنی به نمایندگان گفته بود که جلسهای را با آیتالله جنتی و اعضای شورای نگهبان داشته و طی آن اعضای شورای نگهبان صراحتا اعلام کردند که با این ماده مخالفت میکنند، بر همین اساس رئیس مجلس از نمایندگان خواست تا طرح را بدون ماده ۳۵ ببیند و به کلیاتش رای دهند و در جریان بررسی جزئیات این ماده جنجالی را از طرح حذف کنند. بر اساس اصلاحیه ماده ۳۵ کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری باید ثابت کنند رجل سیاسی و مذهبی هستند و طراحان اصلاح قانون انتخابات برای اثبات این موضوع پیشنهاد کردند که حداقل ۲۵ نفر از اعضای ادوار مجلس خبرگان رهبری مذهبی بودن و حداقل ۱۰۰ نفر از نمایندگان فعلی مجلس یا کسانی که پس از پیروزی انقلاب سابقه نمایندگی مجلس مقام وزارت، معاونت رئیس جمهور، معاونت وزیر، سفارت و استانداری، سابقه دبیر کلی احزاب و تشکلهای قانونی سراسری را داشتهاند این افراد را تائید کنند. همچنین طراحان طرح مذکور برای احراز مدیر و مدبر بودن گفتهاند که کاندیدای ریاست جمهوری حداقل ۸ سال سابقه نمایندگی مجلس، وزارت و معاونت رئیس جمهور یا هم تراز آنها از مسئولیتهای اجرایی و فرماندهی نیروهای مسلح یا ترکیبی از آنها را داشته باشند؛ البته شرط هم گذاشتهاند که مدبر بودن هر کدام از آنها حداقل توسط ۲۰۰ نفر از کسانی که بعد از پیروزی انقلاب دارای سمت بودهاند تائید شود. مصاف دو فراکسیون این بار در یک طرح حامی اصلی طرح مذکور اعضای فراکسیون رهروان مجلس هستند که ریاست آن به عهده کاظم جلالی است، اعضای همین فراکسیون بودند که به ریاست علی لاریجانی در مجلس رای دادند و علی لاریجانی هم یکی از اعضای همین فراکسیون است؛ اما در مقابل فراکسیون اصولگرایان مجلس به ریاست حداد عادل در همان ابتدا انتقادات جدی را به طرح مذکور مطرح کردند و از تریبونهای مختلف بر مخالفت خود با این طرح تاکید داشتند. مخالفان طرح اصلاح قانون انتخابات که محور اصلی انتقاداتشان هم بیشتر حول محور ماده ۳۵ است معتقدند که این طرح علاوه بر آنکه با اصول متعدد قانون اساسی مغایرت دارد مانع از چرخش نخبگان میشود و حلقه قدرت را در عدهای خاص منحصر میکند. مخالفان این طرح جنجالی میگویند با تصویب این طرح رئیس جمهور وامدار افراد و جریانهای مختلف خواهد شد چرا که قبل از تکیه بر کرسی ریاست جمهوری باید برای جمعآوری امضا دست به دامن خیلیها شود. عده دیگری از مخالفان نیز میگویند که این طرح باعث کاسبی عدهای در کشور میشود و با جمع آوری امضا برخیها برای خود دکان باز میکنند. در مقابل موافقان این طرح هم معتقدند که بالاخره باید برای تعیین رئیس جمهور یک سری محدودیتها قائل باشیم چرا که در ادوار گذشته و در زمان ثبت نام کاندیدای ریاست جمهوری بیش از ۱۰۰۰ نفر برای ثبت نام مراجعه میکردند که از این بین آنها تعداد انگشت شماری تائید میشدند و این موضوع وجهه خوبی چه در داخل و چه در خارج نداشت. از سوی دیگر این عده میگویند که رئیس جمهور باید حداقلهایی را دارا باشد و باید استانداردها و معیارهایی را برای رجل سیاسی و مذهبی بودن افراد قرار دارد. یک مخالف جدی دیگر محمود احمدینژاد رئیس جمهور کشورمان از مخالفین جدی اصلاح قانون انتخابات است؛ احمدینژاد میگوید: صرفنظر از اینکه این طرح به چه سرنوشتی دچار خواهد شد، نفس این کار خلاف قانون اساسی است و نباید وقت و پول و هزینه مردم و بیتالمال صرف این طرح شود. وی در تشریح مخالفت خود میگوید: این طرح مخالف اصل ۶ و ۱۱۵ قانون اساسی است، چراکه اصل بر رای مردم و انتخابات آزاد نیز حق مردم است که هم اصالت دارد، هم ضرورت و هم اهمیت. اینکه ما برخلاف قانون اساسی کاری کنیم که کسی حق نداشته باشد کاندیدا شود مگر اینکه قبلا از کسانی تائیدیه بگیرد، سیاستش را کسی تایید کند و دینداریش را کسی دیگر، آیا این مکانیزم انتخاب رئیسجمهور است؟ اگر میخواهید قانون اساسی را تغییر دهید راهش را بروید. قبلا هم تلاشهایی شد که قانون انتخابات تغییر کند اما نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و خیال کنند که افرادی به جای آنها میخواهند تصمیم بگیرند. قانون اساسی شرایط رئیسجمهور را مشخص کرده است و تنها نحوه برگزاری انتخابات به قانون عادی واگذار شده است. طرح در مارپیچ تذکر و اخطار از دیگر مواد جنجالی این طرح که تذکرات مکرر نمایندگان برای بند بند آن، طرح را در مارپیچی گرفتار کرده، ماده ۴ این طرح است که ماده ۳۱ قانون انتخابات ریاست جمهوری را اصلاح میکند تا از این پس وزارت کشور، انتخابات ریاست جمهوری را زیر نظر هیات اجرایی مرکزی انتخابات با ترکیبی متشکل از وزیر کشور ، یکی از اعضای هیات رییسه مجلس، دادستان کل کشور، وزیر اطلاعات و هفت نفر از معتمدان مردمی اجرا کند. مخالف جدی این بند البته نیز دولت است با این تفاوت که مانند ماده اصلاح ماده ۳۵ تا کنون با مخالفتی از سوی شورای نگهبان مواجه نشده است. با این همه مخالفتها با اصل تشکیل این هیئت و همچنین ترکیب آن در مجلس هم جدی است اما به نظر میرسد مخالفت با حذف این هیئت و آرای منفی که به حذف و اصلاح بندهایی از آن داده میشود آرایی فراکسیونی است. لاریجانی میگوید حواشی مبنای حقوقی ندارد از سوی دیگر علی لاریجانی رئیس مجلس که از مدافعین اصلاح قانون انتخابات است؛ میگوید: در مورد طرح اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری بحثهای حاشیهای زیادی مطرح است که برخی از آنها مبنای حقوقی جدی ندارد، اما نگرانیهایی را دامن زده است. وی در دفاع طرح مجلس برای اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری، تاکید میکند: این طرح چند نسخه دارد که برخی مواد آن در مورد نحوه تشخیص صلاحیتهای کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری است که این موضوع در قانون فعلی نیز آمده است، با این مضامین که رئیسجمهور باید مدیر و مدبر و رجل سیاسی و مذهبی، دارای تابعیت ایرانی و ویژگیهای دیگری باشد. بر این اساس در این طرح ضوابط حداقلی برای نامزد انتخاباتی در نظر گرفته شده تا زمان نامنویسی در وزارت کشور و بعد از آن شورای نگهبان آن را مورد بررسی قرار دهد. رئیس قوه مقننه پاسخ منتقدان را هم اینطور میدهد: در این رابطه برخی معتقدند که تعیین این ضوابط برای تایید صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، نگاه حصری را از برای شورای نگهبان ایجاد میکند و شورا را محدود مینماید. ولی باز هم اینکه این موضوع خلاف قانون اساسی است یا خیر، تشخیص آن به عهده شورای نگهبان است و ممکن است هر کسی یک نظری داشته باشد. مجمع یا شورا؛ کدام حرف آخر را میزند؟ البته برخیها هم معتقدند که با وجود مخالفت شورای نگهبان با اصلاح قانون انتخابات، امید مجلس به مجمع تشخیص مصحلت نظام است اما رئیس مجلس در نشست خبری خود در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران اعلام کرد این طور نیست و مجلس کار خود را ادامه میدهد. به هر ترتیب بعد از تصویب کلیات طرح اصلاح قانون انتخابات، بهارستان نشنیان در چند جلسه کاری چندین ماده از این طرح را به تصویب رساندند و باید منتظر ماند و دید که بعد از اتمام کار مجلس شورای نگهبان چه تصمیمی در این رابطه میگیرد. |
↧
دستگیری عضو شورای شهر به اتهام رشوه گیری
به گزارش عصر امروز به نقل از ندای انقلاب، معلم و عضو شوراي اسلامي شهر گرمي به اتهام رشوه گيري توسط نيروهاي اطلاعاتي دستگير شد. يك منبع آگاه گفت: پرونده متهم براي رسيدگي به محاكم قضايي ارجاع داده شده است. وي افزود: نحوه مجازات متهم به نظر و راي قاضي بستگي دارد اما احتمال مي رود او با حكم انفصال از خدمات دولتي از شغل خود كه معلم مي باشد بركنار شود. يك مقام آگاه ديگر نيز از منحل شدن شوراي اسلامي گرمي خبر داد و گفت: بدنبال انحلال شورا ناصر شاهي رئيس شوراي اسلامي شهر گرمي هم وسايل و امكانات در اختيار را تحويل داده است. در محافل گرمي از دوره فعلي شوراي اسلامي گرمي به عنوان بدترين دوره شورا ياد مي شود. پيش تر )ح س( و )ح ب( رئيس و عضو شوراي اسلامي شهر گرمي به دلايل مختلف و با فواصل زماني دستگير و از شورا بركنار شده بودند. |
↧
جزئیات یک روز کاری"بشار اسد"
به گزارش عصر امروز به نقل از مهر، یک رسانه عراقی در گزارشی، "یک روز کاری" رئیس جمهور سوریه را در شرایط دشوار و بحرانی این روزها به تصویر کشید. در این گزارش آمده است: روز کاری دکتر بشار اسد رئیس جمهور سوریه ساعت ۶:۳۰ صبح آغاز می شود و او همه روزه و تحت هر شرایطی، دقایقی را به ورزش اختصاص می دهد. به همین خاطر ظاهر بدن او و حالت شانه هایش موقع ایستادن مانند ورزشکارهای حرفه ای است. وی به دوستانش هم توصیه می کند که ورزش را فراموش نکنند. اسد بعد از صرف صبحانه مختصر، ساعت ۷ الى۷:۳۰ مشغول به کار می شود تا نامه های واصله از کشورها و سفارتها و نیز گزارشهای دستگاه های امنیتی را مطالعه کند. پس از آنکه تصویر دقیق و کاملی از اوضاع در ذهنش شکل گرفت، با معاونانش تماس تلفنی برقرار می کند تا آنها را در مورد چگونگی پیگیری امور توجیه کند و در صورت لزوم جلساتی را هم با آنها برگزار می کند. وی در طول روز در حدود ۱۰۰ تماس تلفنی برقرار می کند. وی سپس با رئیس ستاد ارتش، سپهبد فهد جاسم تماس می گیرد تا از اوضاع میدانی و نتایج عملیات های ارتش سوریه باخبر شود و چنان با دقت تمام جزئیات را سؤال می کند که گویی نه پزشک و نه رئیس جمهور؛ بلکه یک افسر حرفه ای است که تمام عمرش را در ارتش سپری کرده است. این امر تعجب سران ارتش و معاونان اسد در ریاست جمهوری را سبب شده است. رئیس جمهور سپس با رؤسای دستگاه های مختلف تماس می گیرد و گاهی پس از صحبت با یک مسئول، با مسئولان رده های پایین تر هم تماس برقرار می کند تا شخصا از همۀ جزئیات با خبر شود. جنگنده های ارتش فقط با دستور مستقیم بشار اسد از پایگاه ها به پرواز در می آیند و او عملیات ها را با صدور فرامین به رئیس ستاد ارتش و پیگیری جزئیات وقایع رأسا مدیریت می کند. رئیس جمهور سوریه می داند که اوضاع نظامی در کشورش مرحله دشواری را سپری می کند چون عناصر مسلح در تمام کشور پراکنده اند و ۱۵ هزار بیگانه از سلفی ها و تکفیری ها علیه سوریه می جنگند. بشار اسد انسان خونسردی است و گاهی که مقامات بلندپایه دچار نگرانی و هراس می شوند، آنها را به آرامش فرا می خواند. در تصمیم گیری ها متانت و ثبات قدم خاصی دارد که باعث شده مورد اطمینان فرماندهان نظامی باشد. العالم به نقل از پایگاه النخیل گزارش داد : بسیار پیش آمده که فرماندهان نظامی مشکلی داشته اند، یا دردرگیری با تروریستها دچار بحران بزرگی شده اند. در این مواقع بشار اسد شخصا وضعیت پروازها و حجم شلیک به جنگنده ها را بررسی و در صورت لزوم به بالگردها دستور پرواز می دهد. به خاطر حُسن تدبیر بشار اسد، معارضان مسلح تاکنون نتوانسته اند منطقه امنی را دراختیار بگیرند و در آن تمرکز کرده و از آنجا به ارتش حمله کنند. وعدۀ ناهار در کاخ ریاست جمهوری با رعایت اصول تغدیه تهیه می شود. اسد معمولا در خوردن زیاده روی نمی کند و از همین رو است که از زمان تصدی ریاست جمهوری یعنی از ۱۲ سال پیش تا کنون وزن خود را ثابت نگه داشت است. کشورهای غربی، شخصیت بشار اسد را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که او در مواضع خود استوار است و از اتخاذ تصمیمات مهم ترسی ندارد. درعین حال در دیپلماسی از خود نرمش فوق العاده نشان می دهد، چنانکه در رهنمودهایش به ولید معلم وزیر خارجه درباره روابط با سایر کشورها بسیار دقیق است. در این گزارش آمده است رئیس جمهور بعد از ظهرها استراحت نمی کند و وقتش را صرف خواندن اسناد نظامی و پیگیری رخدادهای مرزی و داخلی می کند. سوریه بیشترین طول مرزی را در بین کشورهای منطقه داراست. این کشور با ترکیه، عراق، اردن، لبنان و نیز در منطقه جولان دارای مرز است. طول مرزهایش فقط با ترکیه به ۸۰۰ کیلومتر بالغ می شود. بعد از خواندن اسناد نظامی نوبت به مطالعه گزارش دستگاه های امنیتی درباره درگیری های داخلی و رویدادهای خارجی می رسد که شامل اخباری از عناصر مسلح در ترکیه و معارضان داخل خاک سوریه می شود. رئیس جمهور سوریه اگر از قضیه ای مطمئن باشد، معمولا تصمیماتش را درباره آن عوض نمی کند، از این رو رؤسای جمهوری سایر کشورها به سختی می توانند نظر او را در مورد قضیه ای تغییر دهند. سپس نوبت به مطالعه گزارش ها و کتابهای انگلیسی می رسد و اسد با توجه به تسلط کامل بر این زبان، تحلیل ها و مقالات درج شده در سایت های مهم دنیا را به انگلیسی مطالعه می کند. اسد روحیه بسیار شجاعی دارد و اگر ممانعت مشاوران و مسئولان امنیتی نبود، برای اطلاع از اوضاع ارتش سوریه، هرروز به سرکشی یکی از مناطق می رفت. به گفتۀ نزدیکانش، وقتی چند خمپاره به نزدیکی کاخ ریاست جمهوری اصابت کرد، او خندید و گفت: آنها می خواهند ساکنان کاخ را بترسانند و نمی دانند که ما از این چیزها نمی ترسیم. بشار اسد می داند که یک جنگ بین المللی علیه کشورش در جریان است و او باید پایداری کند. به همین دلیل بارها مشاورانش را فراخوانده و چگونگی برخورد با حوادث را برایشان توضیح داده است، بدون اینکه آنها را از آینده و گستردگی جنگ بین المللی علیه کشورش بترساند. او تحولات را با وزیرانش پی می گیرد؛ با وزیر رسانه تماس می گیرد و جدیدترین اخبار را از وی جویا می شود و توصیه هایی ارائه می کند، با وزیر کشور و وزیر دفاع نیز همین طور. او هر روز حتی با رئیس کل بانک مرکزی سوریه هم تماس برقرار می کند و از وضعیت بازار ارز به شکل مفصل پرس و جو می کند. سفرای کشورهای بیگانه بشار اسد را فعال ترین و پرکارترین رئیس جمهور درمیان کشورهای عربی می دانند. او ۱۸ ساعت در شبانه روز مشغول کار است. بعضی شبها یک تکه ماهی سرخ شده یا چیزی که به سرعت قابل هضم باشد میل می کند و قبل از خواب تاکید می کند که در صورتی که هنگام خواب اتفاق مهمی افتاد، بیدارش کنند. همواره به مسئولان یادآوری می کند در صورت وقوع مشکلات بزرگ دچار اضطراب نشوند و به او رجوع کنند تا تصمیم مناسبی اتخاذ کند. نزدیک تختخوابش جدیدترین کتابهای منتشر شده به زبان انگلیسی وجود دارد که قبل از خواب بخشی از آنها را مطالعه می کند و وقتی در پایان یک روز مملو از ورزش، کار، فعالیت و پیگیری جزئیات، برای خواب به بستر می رود، در کمتر از ۱۰دقیقه به خواب فرو می رود. |
↧